زیرمیزی، فدای سوگند پزشکی/سامانه نظارتی وزارت بهداشت کجاست؟
قبح مسئله آنجا ریخته میشود که پزشک مربوطه به دلیل شهرت در تخصص خود بدون واهمهای به بیمار اعلام میکند که علاوه بر هزینههای بیمارستانی، باید مبلغی هم به حساب شخصی او واریز شود. در برخی مواقع هم به دلیل حفظ شانیت دکتر! این کار به بخش ترخیص بیمارستان سپرده میشود: «... میلیون هم به این شماره حساب واریز کنید. با فیش برای بردن بیمارتان تشریف بیاورید».
دکتر ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران میگوید که دریافت زیرمیزی پاسخی به بیعدالتی در حوزه سلامت است. وی معتقد است که تعرفههای پزشکان در فقیرترین کشورهای
همسایه ما ۴ برابر ایران است. این موضوع باعث شده تا در حق جامعه جراحان کشور اجحاف شود و جراحان با رقمهای نازل و کمتر از دستمزد یک تعمیرکار به وظیفه خودشان عمل کنند. دکتر رضا ملکزاده وزیر اسبق بهداشت نیز میگوید: در صورت واقعی شدن تعرفهها میتوان تمام خدمات را در بیمارستانی مانند بیمارستان شریعتی به بیماران ارایه داد ولی چون تعرفهها منطقی نمیشود و دولت حاضر نیست بهای آن را بپردازد، به مردم فشار وارد میشود. در نتیجه بیماران مجبور میشوند خدمات درمانی را در مراکز دیگری بدون پوشش بیمهای و چند برابر تعرفه دریافت کنند. وی عامل اصلی دریافت زیر میزی، نبود نگاه واقع بینانه به تعرفههاست بنابراین لازم است تعرفهها را واقعی کنیم و آن را به اجرا درآوریم البته عده کمی از پزشکان نیز بیانصاف هستند و به مردم فشار مضاعفی وارد میکنند. پیش از این مدیر بازرسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز تاکید کرده بود که تمام پرداختی بیماران در بیمارستان باید به صندوق بیمارستان باشد و مردم در صورت مشاهده هر گونه دریافت زیر میزی در محدوده این دانشگاه با شماره ۲۲۴۳۹۷۶۴ الی ۷ تماس بگیرند. چگونه است که با وجود قوانین این چنینی و
جریمههای در نظر گرفته شده برای بیمارستان و پزشک خاطی، این معضل هر روز شکل جدیدتری به خود میگیرد؟ چگونه است که برخی جراحان قبل از عمل جراحی هزینه غیرقانونی خود را میگیرند و میگویند: «فکر میکنید پولی که بیمه میدهد چقدر است؟ هیچی! والا یه پزشک داخلی هم به این مبالغ بسنده نمیکند چه برسد به من، من دارم عزیز شما را به خانواده بر میگردانم...» و اینگونه است که فرد مستاصل مانده دست به هر کاری برای تهیه پول و نجات جان عضو خانواده میزند. سری به یکی از بیمارستانهای خصوصی میزنم، به سمت اتاق ترخیص میروم، مثل همیشه چند نفر برای اطلاع از هزینههای بیمارستان و یا تسویه حساب ایستاده بودند، منتظر ماندم تا -به قول مسئولان بخش- هزینهها برآورد شود، با بلند شدن صدای اعتراض همراه بیمار جلوتر رفتم. «خانم شما تشریف ببرید بیمارستان، دی، لاله، پارسیان بپرسید اونجا هزینه شما چقدر میشه، اونجا بیشتر از ۴۰ میلیون باید برای جراحی قلب بپردازید، ما جزء ارزانترین بیمارستانهای خصوصی هستیم. ضمن اینکه سقف بیمه شما بالاست، کل ۱۵ میلیون را بیمه پرداخت میکند، فقط شما هم باید ۵ تومن به حساب دکتر بریزید، ما هم ماموریم و معذور».
منتظر ماندم تا کار آن خانم تمام شود، برای تهیه پول مهلت گرفت، جلو رفتم و جویای ماجرا شدم. «بیمارستان دولتی که نه رسیدگی دارد و نه بهداشت رعایت میشود، پولی نباید بدهم ولی معلوم هم نیست همسرم زنده از زیر دست تازه کارها بیرون بیاید، اینجا هم میخواهند جیبمان را خالی کنند». یاد این جمله معروف افتادم: «خدا گذر هیچ کس را بیمارستان نیندازد». به راستی مردم باید با کدام گزینه کنار بیایند؟ عدم رسیدگیهای لازم و انتظارهای چندین ماهه برای جراحی در بیمارستانهای دولتی و یا دادن زیرمیزی به پزشک برای نجات جان؟
دیدگاه تان را بنویسید