بهزیستی نیازمند بهسازی است
تا سازمان بهزیستی از اختیارات و بودجه لازم برای جذب متخصصان و اقدامات کارشناسی و برنامه های الزام آور در زمینه پیشگیری و درمان آسیب های اجتماعی بهره مند نباشد اقدامات تنبیهی مجرمین نیز تاثیری ندارد. به طور مثال در زمینه اطفال تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که یک سارق نوجوان را دستگیر کرده و پس از چندی وی را به عنوان یک دزد بزرگسال تحویل جامعه دهیم و یا اینکه در حال حاضر بيشترين ترك اعتياد حاصل فعاليت NGO ها بوده است و تاكنون آمار دقيقي از ترك اعتياد معتادان توسط زير مجموعههاي بهزيستي وجود ندارد.
دختران فراري و کودکان بي سرپرست بودند، به وجود آمد. بهزیستی از چندین جهت وظایف و مسوولیت های سنگینی را عهده دار است. از سویی مسئولیت تامین رفاه خیل عظیمی از معلولان جامعه است و از سویی دیگر وظیفه سر و سامان دادن به وضعیت بسیاری از زنان آسیب پذیر و کودکان محروم رها شده در جامعه در حیطه مسوولیت های سازمان بهزیستی جای می گیرد. بسیاری از فعالان اجتماعی بر این اعتقادند که به دلیل پیچیدگی فرایند حمایت از گروه های آسیب پذیر جامعه، همچنین خیل عظیم مراجعه کنندگان و از همه مهم تر بودجه های ناکافی تخصیص یافته به این سازمان در مقام مقایسه با عمق آسیب های اجتماعی ایران، اداره این سازمان، مدیریتی بسیاری تخصصی می طلبد و اگر مدیری
در بهزیستی بتواند با توجه به مشکلات ذکر شده، معضلات عمده اجتماعی کشور را تشخیص دهد و راهکار عملی مناسبی برای آن بیاندیشد، مطمئنا سطح امنیت جامعه نیز بالا خواهد رفت. درسال هاي ابتداي تاسيس بهزيستي مسائل و مشکلات اجتماعي مانند اکنون پیچیده نبود و بهزيستي بيشتر وظيفه نگهداري از کودکان بي سرپرست يا کمک مالي به خانواده هاي بي سرپرست را داشت. اما امروز يکي از مهمترین وظايف بهزيستي بررسي و ریشه یابی آسيب هاي اجتماعي است. اینکه این سازمان توانسته تا امروز وظایف خود را به خوبی انجام دهد نیازمند رجعت به آمارهای واقعی در زمینه آمار اعتیاد، دختران فراری و کودکان بدسرپرست، معلولین و غیره است که البته به نظر می رسد هیچ گاه آمار واقعی از سوی هیچ نهادی یا مورد بررسی قرار نمی گیرد و یا کارشناسان از آن بهره مند نیم شوند. اما به طور کلی بسیاری از آگاهان اجتماعی در ایران بر این امر متفق القولند که خدمات ارائه شده در این سازمان به هیچ وجه متناسب با شدت آسیب های اجتماعی در ایران نیست. به طور مثال مطابق آمار بهزیستی، درصد بسیار زیادی از معلولان ایرانی از هیچ گونه حمایت توانبخشی برخوردار نیستند. علاوه بر این، آن دسته از
معلولانی هم که تحت پوشش بهزیستی هستند و در این سازمان پرونده دارند بهزیستی در طی سالیان سال نتوانسته به طور کامل آنان را توانمند کرده و به اجتماع برگرداند; زیرا قوانین حمایتی در خصوص معلولان در ایران به سختی وبا کندی اجرا می شود. بازهم مطابق آمار بهزیستی ، تعداد زنان سرپرست خانوار ونیازمند به حمایت در کشور هر روز در حال افزایش است که بهزیستی تاکنون توانسته کمتر از ۳۰ درصد از آنان را حمایت کند. در خصوص سالمندان نیز وضعیتی مشابه وجود دارد. همچنین افزایش خانه های سلامت برای اسکان دختران فراری در کشور را می توان از نقاط کارنامه فعالیت های بهزیستی دانست اما تعداد خانه های سلامت بسیار ناکافی به نظر می رسد و این قبیل موارد نیازمند اقدام سریع کارشناسان آسیب های اجتماعی و تدابیر سازمان بهزیستی برای اسکان آنها و هم چنین بازگرداندن آنها به جامعه می باشد. عدم بررسی و شناسایی این دختران و زنان آسیب پذیر تهدیدی جدی به شمار می آید. بسیاری از این زنان و کودکان به آسانی مورد بهره برداری دشمنان خارجی قرار می گیرند و بسیار دیده شده که برای مقاصد شوم سیاسی و یا توسعه فساد و فحشا از آنها استفاده می شود. سازمان بهزیستی در حال
فراموش شدن است دکتر مصطفی اقلیما معتقد است تا وقتی که که سازمان بهزیستی قدرتمندی نداشته باشیم نمی توانیم به آینده مان در پیشگیری از آسیب های اجتماعی و جرایم امیدوار باشیم و باید روز به روز شاهد وقوع جرایم بیشتری باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید