اوج بی سلیقگی در مراسم بزرگداشت 12 بهمن
سی و سه سال پس از ورود بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در دوازدهم بهمن 1357، در اتفاقی ناراحت کننده برای دوستداران امام، بازگشت امام به میهن به نوعی به سخره گرفته شد و جز سکوت، نشانه ای از اعتراض به چنین رفتاری دیده نشد.
این در حالی است که 12بهمن هر سال بهار انقلاب اسلامی ایران است که در طول این سال ها با جشن های ملی در سراسر کشور گرامی داشته می شدند. البته درست است که ما عموما در کشورمان جشن های ملی و مذهبی را به خوبی برگزار نمی کنیم و هر ساله برنامه هایمان برای دهه فجر یا ایام نورز به نور افشانی شبانه و نصب پرچم و چراغانی کردن خیابان ها خاتمه می یابد . اما در برگزاری همین مراسم های نمادین در فراز های مهم تاریخ کشورمان هم در نهایت بی سلیقگی و بی
نظمی ظاهر می شویم.
مراسم سی و سومین سالگرد ورود امام خمینی(ره) به مدرسه رفاه صبح روز چهارشنبه با حضور حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش در مدرسه رفاه برگزار شد.
حقیقتاً آیا امام با روحیه ای که حتی اجازه نمی داد پس از کلاس درسش، شاگردانش در کوچه پی اش بیایند و طرح مسئله کنند تا شائبه مرید و مرادبازی پیش نیاید، امامی که در یک خانه محقر به شیوه اکثر مراجع تقلید زندگی می کرد و زمان درگذشتش همچون علی (ع) ، مالی برای خود کنار نگذاشته بود و یک درصد اجازه تشریفات نمی داد، 12 بهمن 1390 روحش از بابت چنین حرکتی خوشحال شد؟ اصولاً چنین مراسم هایی که ظاهرا در چندین فرودگاه در سراسر کشور برگزار شده، چه کمکی به شکوه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی می کند؟ آیا اداره بهتر و کارآمدتر مملکت و رساندن ایران به جایگاه حقیقی اش به جای چنین برنامه هایی، روح امام را شاد نمی سازد و در برقراری نظام موثرتر از چنین رفتارهایی نیست؟ حال اگر بنا بر برگزاری چنین مراسمی به عنوان افتتاحیه دهه فجر سی و
سومین سالگرد نظام بود، چرا همچون مراجع که پس از فوتشان، قاب عکسی از ایشان قرار داده می شود، مراسم با قرار دادن قاب عکسی از امام، برگزار نشد و چرا ماکت ایستاده و نشسته مقوایی امام (ره) به نمایش درآمد و زمینه لازم را فراهم کرد تا رسانه های بیگانه از دیروز سوژه به تمسخر گرفتن پیر جماران را به دست آورند؟ آیا جز این است که عده ای امام را دوست دارند، به شرط اینکه مقوایی اش باشد و بتوان از میان سخنرانی هایش، بالا و پایین را به هم پیوند داد و خیلی کارها را کرد؟! ساختن یک امام مقوایی و قرار دادن در اتاق مدرسه رفاه که امام روزی در آن بوده، در سطح خلاقیت کودکان دبستانی مدرسه رفاه پذیرفته است و ظاهرا سالها به این شکل عمل می شده، اما تبدیل چنین مراسمی به مراسم ملی با حضور وزیر و نشان دادن آن از رسانه ملی پایین آوردن شان امام نبود؟ دریغا از کج سلیقگی ها و بی تدبیری ها و شاید ... اگر تا کنون این بی نظمی در مراسمی چون اهدای جام قهرمان لیگ ما را آزار می داد که جام را به دست هواداران می دادیم تا کاپیتان تیم یا برای پرده برداری از خودروهای پاک در حضور رئیس جمهور پرده روی خودروها را به بادکنک می بندیم تا به هوا بروداین بار
اما بی نظمی در یک مراسم کوچک که بخشی از مردم کشور را مخاطب قرار می داد روی نداده است. واقعا هنوز هم همه چیز به شوخی می ماند. نگاهی به تصاویر بیندازید. شوخی بی موردی با مهم ترین اتفاق و فراز تاریخ معاصر کشورمان که حاصل جانفشانی توده های مردم کشورمان در بهمن 57 بود. یعنی امکان دارد که چنین سهل انگاری هایی آخرین آنان باشد و رسانه ها مجبور نباشند که مجددا چنین سهل انگاری هایی را گوشزد کنند؟
دیدگاه تان را بنویسید