نقشه جدید ترامپ برای شرق ایران چیست؟
آمریکا دوباره در سودای بازگشت به پایگاه نظامی بگرام افغانستان است. نقشه جدید ترامپ برای مرکز موشکی- هسته ای چین در همسایگی بگرام و احتمالا شرق ایران چیست؟
آمریکا دوباره در سودای بازگشت به پایگاه نظامی بگرام افغانستان است. نقشه جدید ترامپ برای مرکز موشکی- هسته ای چین در همسایگی بگرام و احتمالا شرق ایران چیست؟
در ادامه ماجراجویی های روزافزون آمریکا در منطقه، چند روزی است نه به زمزمه ها و شنیده ها، بلکه ترامپ با صراحت از انجام مذاکرات با طالبان به منظور بازگشت به پایگاه نظامی بگرام در افغانستان پرده برداشت. شاید در دو روز نخست، رسانه ها و تحلیل گران جهان، این خواب را جدی نگرفتند اما وقتی ویدئوی صحبت های شیطان با لحن تبخترآمیزش نسبت به حاکمان افغانستان و البته فحاشی اش نسبت به رئیس جمهور پیشین در سیاست خروج آمریکا از افغانستان در فضای مجازی و رسانه ها وایرال شد، به تحلیل و بررسی سودای بازگشت به بگرام پرداختند.
۳ روز و ۳ نوبت روایت بگرامی ترامپ
از واکنش های مکرر و عجولانه و همراه با عصبانیت ترامپ، برمی آید او در این اراده توطئه آمیزش پافشاری دارد. او ابتدا، جمعه ۲۸ شهریور در سفرش به انگلیس در جمع خبرنگاران، بهطور علنی اعلام کرد که دولتش خواهان بازپسگیری پایگاه بگرام است؛ پایگاهی که در سال ۲۰۲۱ توسط آمریکا تخلیه شده بود. ترامپ، در نوبت دوم، روز جمعه ۲۹ شهریور در شبکه اجتماعی خود، «تروث سوشال» نوشت: «اگر افغانستان پایگاه هوایی بگرام را به سازندگانش، یعنی ایالات متحده آمریکا، بازنگرداند، اتفاقات بدی خواهد افتاد.»رئیس کاخ سفید، برای نوبت سوم در سه روز پیاپی، روز شنبه ۳۰ شهریور، آن طور که دویچه وله گزارش کرد، زمانی که خبرنگاران در کاخ سفید از او پرسیدند آیا قصد دارد برای بازپسگیری بگرام، نیروهای آمریکایی را دوباره به افغانستان اعزام کند، پاسخ داد: «در این مورد حرفی نمیزنم، اما ما در حال مذاکره با افغانستان هستیم و میخواهیم این پایگاه را هر چه زودتر بازپس بگیریم و اگر این کار را نکنند، خواهید دید که چه خواهم کرد.»
هشدار به طالبان با طعم تند تهدید
خوی کثیف قلدرمآبی و روحیه لجن آمیز تک قطبی سازی آمریکا، دهه هاست برای جهان آشکار است. سخنان متبخترانه ترامپ که مملو از تهدید نسبت به حاکمان افغانستان است، نمونه ای از این رفتار ظالمانه است. به این عبارات توجه کنید:
- اگر افغانستان پایگاه هوایی بگرام را به سازندگانش، یعنی ایالات متحده آمریکا، بازنگرداند، اتفاقات بدی خواهد افتاد.
- اگر طالبان بگرام را برنگرداند، خواهید دید که چه خواهم کرد.
بگرام چیست و کجاست؟
پیش از این که به ابعاد و زوایای پیدا و پنهان سودای بازگشت آمریکا به افغانستان بپردازیم، قطعا آشنایی با پایگاه نظامی بگرام، تاریخچه و ویژگی های این میدان هوایی خالی از لطف نیست.پهنه و پایگاه نظامی بگرام در نزدیکی شهر قدیمی بگرام و در حدود ۷۰ کیلومتری شمال کابل پایتخت افغانستان است. پیشینه این پایگاه به سال ۱۹۵۰ میلادی و زمانی می رسد که افغانستانی ها آن را با همکاری شوروی و به منظور تقویت زیرساخت های نظامی خود در دوران جنگ سرد بنا نهادند. در دهه ۱۹۸۰ و در جریان جنگ افغانستان با شوروی، بگرام پایگاه اصلی نیروهای شوروی بود. پس از خروج شوروی، این پایگاه در دهه ۱۹۹۰ به صحنه نبرد میان گروههای داخلی افغانستان تبدیل شد و در نهایت با حمله ایالات متحده پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، تحت کنترل ارتش آمریکا درآمد.در سال ۲۰۲۱ (۱۴۰۰ شمسی) و چندی پس از استقرار بایدن در کاخ سفید، او به یک وعده مهم انتخاباتی اش عمل کرد و در تابستان آن سال، حدود ۱۰۰ هزار نیرو و شهر نظامی خود را از بگرام خارج کرد. بگرام تا آن سال یکی از مهم ترین پایگاه های نظامی آمریکا تلقی می شد به طوری که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ چهار رئیس جمهور وقت آمریکا، در این پایگاه حضور یافتند و در جمع نظامیان خود، عکس یادگاری گرفتند.
فولاد سنگین در باندهای بگرام
این را هم خوب است بدانیم که «بگرام» از بزرگ ترین پایگاه های هوایی جهان است که طی سال ها اشغال آن توسط آمریکا و ناتو، به گفته ترامپ، باندهایش با فولاد سنگین تجهیز شده است. رسانه رادیو آزاد اروپا می نویسد: این فرودگاه دارای یک باند ۳.۶ کیلومتری با مکانیزم ویژه برای پرواز بمب افکنها و هواپیماهای باری بزرگ است.
بگرام در یک قدمی پایگاه موشکی-هسته ای چین!
اما آن چه ترامپ در جریان سودای بازگشت به بگرام به آن تصریح می کند، ماجرای یک خواب چینی است. او پنج شنبه درباره تلاش اش برای بازگشت به بگرام، هدف اصلی از این اراده را نه امنیت افغانستان، بلکه مهار چین عنوان کرد. او مدعی شد این پایگاه تنها یک ساعت(طبق گزارش منابع مختلف ۹۶ کیلومتر) با محل ساخت موشکهای هستهای چین فاصله دارد.
ترامپ می خواهد گربه سیاه چین باشد؟
البته که تاریخچه مناسبات سیاسی آمریکا و چین و تلاش تاریخی کاخ سفید در آقایی بر چین و خلع سلاح هسته ای این کشور، همواره بخش مهمی از سیاست خارجی این کشور بوده و هست. بر اساس گزارش پنتاگون، ارتش آزادیبخش خلق چین تا میانه سال ۲۰۲۴ توانسته ذخایر هستهای خود را به ۶۰۰ کلاهک افزایش دهد؛ عددی که نشاندهنده رشدی ۲۰ درصدی نسبت به سال قبل است.
در چنین شرایطی، به نظر میرسد ترامپ تلاش دارد احیای بگرام را بهعنوان بخشی از راهبرد مهار چین در دستور کار قرار دهد اگرچه بخشی از ناظران و تحلیل گران معتقدند، چین مرکز تولیدات راهبردی خود را به مناطق مرکزی کشور منتقل کرده و هیچ نشانهای از حضور نظامی پکن در نزدیکی بگرام وجود ندارد.
روایت سی ان ان از ماجرای بگرام
مطالعه تاریخچه رفتار و مواجهه رسانه مهم آمریکایی یعنی سی ان ان با ترامپ نشان می دهد، این رسانه همواره موی دماغ یاغی این روزهای کاخ سفید بوده و البته ترامپ نیز بارها با فحاشی هایش از خجالت سی ان ان در آمده است. در عین حال، سی ان ان درخصوص دغدغه جدید کاخ سفید درباره بگرام، به سراغ چند منبع آگاه رفته و نوشته است: «سه نفر از افراد آگاه به سیانان گفتند که دونالد ترامپ، رئیس جمهور، ماههاست که بیسروصدا مقامات امنیت ملی خود را تحت فشار قرار میدهد تا راهی برای بازپسگیری پایگاه هوایی بگرام از طالبان پیدا کند.»
این منابع به سیانان گفتند که گفت وگوها درباره بازگرداندن این پایگاه به کنترل ایالات متحده حداقل به ماه مارس (اسفند ۱۴۰۳) برمیگردد. این منابع گفتند که ترامپ و مقامات ارشد امنیت ملی او معتقدند که این پایگاه به دلایل مختلفی مورد نیاز است؛ از جمله برای نظارت بر فعالیت های پایگاه موشکی-هسته ای چین، دسترسی به عناصر خاکی کمیاب و استخراج معادن در افغانستان، ایجاد یک گروه ضد تروریسم برای هدف قرار دادن داعش و احتمالاً بازگشایی یک مرکز دیپلماتیک.
ماجرای بگرام، آمریکا و ایران
از مثلث آمریکا، بگرام و چین که گذر کنیم، دغدغه بازگشت فیزیکی شیطان به افغانستان می تواند از منظر دیگری نیز برای ما و منطقه قابل تامل باشد که به طور مشخص به سه مورد می توان اشاره کرد:
۱-تحت تاثیر قراردادن شرق ایران
۲-تقویت پازل نظامی آمریکا در منطقه
۳-تداوم زنجیره زنگزور، بگرام و...
اگرچه طالبان به روی مطالبه آمریکایی درباره بگرام، هنوز آغوشی نگشوده اما واکنش سختی نیز نشان نداده و موضع احتیاط را پیش گرفته است. در عین حال، ماجراجویی آمریکا در شرق جغرافیایی ایران، می تواند فاز جدیدی از تهدیدات شیطان علیه ما تلقی شود، به ویژه در شرایط پساجنگ ۱۲ روزه که منطق حکم می کند از این دوره، به دوره آتش بس یاد کنیم.
بی شک تلاش آمریکایی با طرح کریدور زنگزور در شمال ایران و اکنون ماجرای بگرام را نمی توان در ادامه پروژه کمربند سازی پیرامون ایران به شمار نیاورد. اگر فواصل پایگاه های آمریکایی با نقاط راهبردی در شرق ایران، اکنون بیش از ۲ هزار کیلومتر است، در پروژه جدید به ۷۰۰ کیلومتر کاهش می یابد. در این زمینه، سید رسول موسوی، دیپلمات پیشین روز گذشته به ایسنا گفته است: حضور آمریکا در بگرام به او این امکان را میدهد که هم آسیای مرکزی و حتی سیبری را پوشش دهد و هم تا اقیانوس هند نظارت و دسترسی داشته باشد. علاوه بر این، یکی از مقامات سابق افغانستان به من گفت امکان ندارد آمریکاییها بگرام را رها کنند، آمریکا در بگرام تأسیساتی ساخته که حتی ظرفیت ضدحمله هستهای دارد. بنابراین، بگرام از منظر ژئوپلیتیک، راهبردی و نظارتی، برای واشنگتن اهمیت فوقالعادهای دارد.
تکمیل پروژه نظامی چهارگوش
این دیپلمات باسابقه در تحلیلی ظریف، گفته است: «آمریکا برای در اختیار گرفتن بگرام، مسئله مرکز هستهای چین را مطرح کرده اما مگر آمریکا میخواهد نیرو پیاده کند؟ نظارت بر مراکز هستهای چین از طریق ماهوارهها انجام میشود. موضوع مهم از جهت راهبردی درون این چهارگوش، اینجرلینک در ترکیه، بگرام، دوحه و بحرین است. هر کدام از این پایگاهها تا شعاعی حدود ۵ هزار کیلومتر قابلیت رصد دارد.»
خراسان
دیدگاه تان را بنویسید