نقشه تصاحب غزه

کد خبر: 1377260
نقشه تصاحب غزه

صبح نو نوشت: در دیدار روز دوشنبه در کاخ سفید، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا قرار است «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل را با یک دو راهی صریح مواجه کند: یا طرح واشنگتن برای پایان دادن به جنگ غزه را بپذیرد یا خطر بروز اختلاف علنی با ایالات متحده و انزوای شدیدتر بین‌المللی را بپذیرد. ترامپ که پس از بازگشت به کاخ سفید برای نخستین‌بار آماده رویارویی با نتانیاهو بر سر موضوع غزه می‌شود، قصد دارد او را تحت فشار بگذارد تا به صلح تن دهد. به گفته مقامات کاخ سفید، اگر نتانیاهو این توافق صلح را نپذیرد، کاخ سفید صراحتا او را مسئول تداوم جنگ خواهد دانست و معتقد است در آن صورت «نتانیاهو با ادامه جنگ در واقع در حال کمک به حماس است و هیچ کاری برای فلسطینی‌هایی که نیازهای انسانی گسترده‌ای دارند انجام نمی‌دهد؛ مردم همچنان گرسنه خواهند ماند.» 

اولتیماتوم ترامپ به نتانیاهو: صلح یا انزوای جهانی

ترامپ تأکید دارد که برنامه جامع او برای پایان جنگ غزه تقریبا نهایی شده و همه طرف‌ها روی اصول آن به تفاهم اولیه رسیده‌اند. این طرح ۲۱ ماده‌ای که هفته گذشته به رهبران کشورهای عربی و مسلمان ارائه شد، تلاشی برای توقف جنگ دوساله غزه به‌شمار می‌رود.

این طرح جامع به باور ترامپ می‌تواند علاوه بر توقف جنگ غزه، سکویی برای شروع روند صلح گسترده‌تر در خاورمیانه باشد. ترامپ ابراز امیدواری کرده است که اجرای موفق این توافق، راه را برای «نخستین فرصت واقعی صلح در خاورمیانه» هموار کند.

نقش تونی بلر و اداره انتقالی غزه

یکی از جنجالی‌ترین مفاد طرح ترامپ، ایجاد یک نهاد بین‌المللی موقت برای اداره غزه پس از جنگ است که به‌ شدت با ایده‌های نتانیاهو و متحدان راستگرای او در تضاد است. این ایده تا حد زیادی بازتاب طرح پیشنهادی «تونی بلر» نخست‌وزیر پیشین بریتانیا است که ماه‌هاست در پشت صحنه روی پرونده غزه کار کرده و دولت ترامپ از نظرات او استقبال کرده است. مطابق این طرح، یک «هیأت انتقالی بین‌المللی غزه» تشکیل می‌شود که ترکیبی از کارشناسان بین‌المللی، نمایندگان سازمان ملل، نمایندگان فلسطینی و کشورهای عربی خواهد بود. این هیأت عالی، گروهی اجرایی از مدیران و تکنوکرات‌های فلسطینی را برای اداره امور روزمره غزه منصوب می‌کند.

بر اساس گزارش‌ها، تونی بلر ۷۲ ساله خود یکی از گزینه‌های اصلی برای ریاست این هیأت بین‌المللی انتقالی است. در صورت تحقق این سناریو، بلر وظیفه تصمیم‌گیری‌های استراتژیک و هماهنگی کمک‌های بین‌المللی - به‌ویژه کمک مالی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس برای بازسازی غزه - را بر عهده خواهد داشت. حضور بلر در رأس اداره غزه اما از همین حالا با مخالفت و نگرانی بسیاری از فلسطینیان مواجه شده است. منتقدان فلسطینی یادآور می‌شوند که بلر در دوره طولانی فعالیت خود همواره جانب اسرائیل را گرفته و کارنامه او به‌عنوان همدست جنگ عراق، ذهنیتی منفی برجای گذاشته است. حتی برخی مقامات تشکیلات خودگردان نیز گفته‌اند هیچ‌کس در مورد سپردن غزه به چنین هیأتی با آنان مشورت نکرده و تنها مرجع مشروع برای اداره غزه دولت فلسطینی است نه نماینده بین‌المللی دیگر.

در مقابل، اسرائیلی‌ها نگاه متفاوتی به بلر دارند. هرچند نتانیاهو و بسیاری از سیاستمداران راستگرای اسرائیل به‌ شدت با هرگونه نقش‌آفرینی تشکیلات خودگردان در غزه مخالف‌اند، برخی مقامات می‌گویند حضور شخصیتی مثل بلر می‌تواند تا حدی این قرص تلخ را برایشان قابل‌تحمل کند.

یک مقام ارشد اسرائیلی مطلع از مذاکرات گفته است: «ترامپ برخی ایده‌های بلر را در طرح ۲۱ مرحله‌ای خود گنجانده... باید فردی انتخاب شود که برای همه طرف‌ها قابل قبول باشد. اسرائیلی‌ها واقعا تونی بلر را دوست دارند.»

ایهود باراک، نخست‌وزیر پیشین اسرائیل نیز از بلر حمایت کرده و گفته است: «اسرائیلی‌ها به ‌راحتی ایده مشارکت تشکیلات خودگردان را نمی‌پذیرند... اما با حضور فردی مثل بلر در میانه، شاید بتوان این را تعدیل کرد. آنها به او احترام می‌گذارند.»

اسموتریچ، وزیر دارایی هم سه شرط عمده گذاشته است: عدم بازگشت تشکیلات خودگردان به غزه یا کرانه باختری، انحلال و خلع سلاح کامل حماس و الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری به خاک اسرائیل بدون پذیرش کشور فلسطین. این شروط عملا نقطه مقابل طرح ترامپ است و نشان می‌دهد نتانیاهو در صورت پذیرش طرح صلح، با شورش سیاسی شرکای خود مواجه خواهد شد. با این همه، برخی چهره‌های میانه‌تر در دولت و حتی اپوزیسیون اسرائیل نیز هستند که طولانی شدن جنگ را به ضرر کشور می‌دانند و از نتانیاهو می‌خواهند هرچه زودتر جنگ تقریبا دو ساله را تمام کرده و گروگان‌ها را آزاد کند.

لذا نتانیاهو بر سر یک دوراهی دشوار داخلی نیز قرار دارد: همراهی با آمریکا و پذیرش صلح - به قیمت خشم متحدان راستگرا - یا ادامه جنگ برای راضی نگه داشتن آنها - به قیمت تشدید انزوای جهانی.

خستگی واشنگتن از جنگ و تغییر لحن ترامپ علیه نتانیاهو

جنگ غزه که از اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شده، اکنون نزدیک به دو سال به درازا کشیده و تبعات انسانی و سیاسی عظیمی به بار آورده است. بنا بر آمارها تاکنون بیش از ۶۶ هزار فلسطینی در غزه کشته شده‌اند و تصاویر و اخبار کشتار غیرنظامیان، قحطی و ویرانی گسترده در جهان بازتابی سهمگین داشته است. اگرچه در ماه‌های نخست جنگ، دولت ترامپ و بسیاری از محافل سیاسی آمریکا قویا پشت اسرائیل ایستادند، اما ادامه یافتن بمباران‌ها و بحران انسانی، به مرور ورق را برگرداند. حمایت افکار عمومی و حتی سیاستمداران غربی از جنگ غزه به پایین‌ترین سطح خود رسیده است. به گزارش رسانه‌ها، حتی در درون کاخ سفید و میان حامیان سرسخت ترامپ در جناح راست آمریکا نیز نوعی دلزدگی از ادامه جنگ مشهود است. حتی نزدیک‌ترین افراد به ترامپ مانند جرد کوشنر، داماد و مشاور خاورمیانه‌ای او و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه کاخ سفید در امور صلح، اکنون «تا سر حد امکان از اسرائیل کلافه شده‌اند.»

یکی از دلایل اصلی نارضایتی واشنگتن از نتانیاهو، رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی و یک‌جانبه او در طول جنگ بوده است. برای نمونه، اسرائیل سه هفته پیش به‌طور ناگهانی دست به حمله موشکی به مقر رهبران حماس در قطر زد؛ 

این حمله در حالی یک کشور متحد آمریکا (قطر) را هدف قرار داد که قطر نقشی کلیدی در میانجی‌گری با حماس ایفا می‌کند. نه‌تنها ایالات متحده، بلکه جامعه جهانی به ‌شدت این حمله را محکوم کردند و آن را ضربه بزرگی به تلاش‌های صلح دانستند. این احساس که نتانیاهو رفتاری غیرمسئولانه و ماجراجویانه پیش گرفته، دولت ترامپ را به این نتیجه رسانده که شاید ناچار شود آشکارا با او مخالفت کند. نشانه‌های تغییر لحن واشنگتن نمایان شده است. ترامپ که همواره به حمایت تمام‌قد از اسرائیل شهره بود، اخیرا آشکارا جلوی یکی از خواسته‌های استراتژیک نتانیاهو ایستاد. او در آستانه دیدار روز دوشنبه تصریح کرد: «من اجازه نخواهم داد اسرائیل کرانه باختری را ضمیمه کند. اجازه نخواهم داد؛ چنین چیزی رخ نخواهد داد.»

این موضع کم‌سابقه از سوی یک رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه - آن هم درباره دولتی که هم‌حزب اوست - زنگ خطری جدی برای نتانیاهو است که بفهمد ادامه لجاجت ممکن است به رودررویی علنی با کاخ سفید منجر شود.

پایان یافتن صبر کوشنر و ویتکاف درقبال رفتار نتانیاهو

در این میان، یک رسانه آمریکایی از آنچه میان نخست وزیر رژیم صهیونیستی و ترامپ می گذرد، پرده برداشت. اکسیوس به نقل از دو تن از دستیاران دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد: «اگر بنیامین نتانیاهو، طرح آتش بس در غزه را نپذیرد، ممکن است ترامپ از وی روی برگرداند.»

این پایگاه خبری همچنین به نقل از یک مقام مسئول در دولت آمریکا خبر داد که کاهش حمایت از اسرائیل به سطح بی سابقه‌ای از جمله در داخل کاخ سفید رسیده است. اکسیوس در ادامه به نقل از دو تن از مشاوران ترامپ افزود: «روند صلح در غزه آزمونی برای میزان صداقت رئیس جمهور آمریکا است. اگر ترامپ نتواند نتانیاهو را برای پایان دادن به جنگ قانع کند، تمام آنچه که می‌خواهد در خاورمیانه محقق کند، از بین خواهد رفت.»

یکی دیگر از مشاوران ترامپ به اکسیوس گفت: «صبر استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا به خاورمیانه و جرد کوشنر، مشاور ترامپ درقبال رفتار نتانیاهو در آستانه پایان یافتن است.» این مقام آمریکایی گفت: «ویتکاف با اسرائیل تعامل داشت و کوشنر با کشورهای عربی اما این دو تا حدودی از اسرائیل ناامید شدند. برخی مشاوران رئیس جمهور به او اطلاع داده اند که نتانیاهو از او بهره برداری می کند و در راستای بی ثباتی با هدف بقای سیاسی خود حرکت می کند.»

آکسیوس به نقل از مقام کاخ سفید گفت: «کاملاً روشن است که نگرانی نتانیاهو بابت محاکمه اش سبب رفتار تهاجمی او شده است. ما نمی دانیم که در زمانی که نتانیاهو باید روی اسرائیل و غزه تمرکز داشته باشد چه برنامه ای دارد. نتانیاهو باید از دخالت در سیاست داخلی آمریکا دست بردارد.»

این رسانه به نقل از مسئولان آمریکایی و اسرائیلی بیان کرد: «نتانیاهو باید میان خواست ترامپ برای پایان جنگ و شرکای افراطی اش، انتخاب کند.» آکسیوس به نقل از یک مقام ارشد در دولت ترامپ نیز اعلام کرد: «همه از دست نتانیاهو خسته شده اند.» همزمان «ای بی سی» به نقل از دو منبع اعلام کرد که اختلافات میان تل آویو و آمریکا درباره طرح ترامپ برای پایان جنگ غزه همچنان باقی است. دستکم سه مورد اختلافی وجود دارد.

انزوای بی‌سابقه اسرائیل در عرصه بین‌المللی و فشار اروپا

مقامات تیم ترامپ هشدار داده‌اند که در صورت کارشکنی نتانیاهو، صبر رئیس‌جمهور لبریز خواهد شد. یک مشاور ترامپ به رسانه‌ها گفته است در کاخ سفید این دیدگاه وجود دارد که اگر نتانیاهو از طرح صلح حمایت نکند، افکار عمومی او را مقصر انحصاری ادامه جنگ خواهند دانست و معتقد خواهند بود او عمدا صلح را عقیم کرده است.

از دید آمریکا، در آن صورت نتانیاهو متهم خواهد شد که «با سرسختی خود در حال همدستی با حماس و بی‌اعتنایی به رنج فلسطینیان نیازمند کمک‌های بشردوستانه است.» و تاریخ مصرفش حتی برای حامیانش تمام شده است.

چنین ادبیات تندی از سوی نزدیکان ترامپ علیه نخست‌وزیر صهیونیست ها، نشان می‌دهد واشنگتن آماده است در صورت نیاز انگشت اتهام را مستقیما به سوی نتانیاهو نشانه رود؛ اتفاقی که در روابط دو کشور کم‌سابقه است.

ناگفته نماند که فشار دیپلماتیک بین‌المللی نیز نقش مهمی در تغییر محاسبات آمریکا داشته است. طی ماه‌های اخیر، شکاف بی‌سابقه‌ای بین اسرائیل و بسیاری از کشورهای اروپایی ایجاد شد و انتقادها از اقدامات تل‌آویو شدت گرفت. چند کشور اروپایی از جمله بریتانیا، فرانسه، آلمان و حتی متحدان نزدیک اسرائیل مانند هلند و آلمان، به‌طور فزاینده‌ای صدای اعتراض خود را نسبت به کشتار غیرنظامیان غزه و رفتار خشونت‌آمیز شهرک‌نشینان در کرانه باختری بلند کردند. اتحادیه اروپا بررسی‌های حقوق بشری درباره روابط تجاری با اسرائیل را آغاز کرد و برخی کشورها دو وزیر افراطی کابینه نتانیاهو (اسموتریچ و بن‌گویر) را به‌خاطر «تحریک به خشونت علیه غیرنظامیان فلسطینی» تحریم کردند. حتی گزارش شد که دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) علیه نتانیاهو قرار بازداشت صادر کرده و عملا اسرائیل را در معرض اتهامات جنایات جنگی قرار داده است.

این انزوای بین‌المللی کم‌سابقه، کاخ سفید را نیز تحت فشار گذاشته تا راهی برای پایان آبرومندانه جنگ بیابد.

تلاش اسرائیل برای تغییر میدان بحران به ایران

در میانه افزایش فشارهای جهانی برای توقف جنگ غزه، اسرائیل تلاش کرد جهت بحران را تغییر داده و توجه‌ها را به سوی «تهدید ایران» منحرف کند. این اقدام تاکتیکی از دید ناظران با هدف کاستن از فشارهای مربوط به غزه و بازتعریف جنگ در چارچوب درگیری بزرگ‌تر با ایران صورت گرفت. در اواسط ژوئن ۲۰۲۵، ارتش اسرائیل به‌طور غافلگیرانه اقدام به حملات گسترده علیه زیرساخت‌های هسته‌ای و نظامی ایران کرد.

ساعاتی پس از آغاز حملات اسرائیل به ایران، روند ارسال و توزیع کمک‌های غذایی در غزه متوقف شد و یک اجلاس مهم فرانسه -عربستان که بنا بود برای پیشبرد راه‌حل دوکشوری فلسطین برگزار شود، به‌طور نامحدود به تعویق افتاد.

تنها دود اولین موشک‌ها بر فراز تهران کافی بود تا فشار بین‌المللی بر اسرائیل بابت قحطی و کشتار غیرنظامیان غزه، یک شبه فروکش کند.

اسرائیل بلافاصله اعلام کرد که از این پس تهدید ایران در اولویت قرار دارد و نبرد غزه در درجه دوم اهمیت است.

این تغییر اولویت در گفتمان مقامات اسرائیلی، در مواضع وزارتخانه‌های خارجه و رسانه‌های جهان نیز منعکس شد. 

در کوتاه‌مدت، نتانیاهو موفق شد با گسترش دامنه درگیری به جبهه ایران، فشارهای وارده بر دولت خود را کاهش دهد و موقتا ابتکار عمل را به دست گیرد. افکار عمومی در اسرائیل که بابت طولانی شدن جنگ غزه، وضعیت اسیران و حتی مشکلات داخلی (نظیر معافیت مذهبی‌های افراطی از خدمت نظامی) انتقاداتی داشتند، با شروع جنگ با ایران یک‌صدا پشت دولت قرار گرفتند.

 اما این موفقیت شکننده برای اسرائیل، پایدار نماند. هرچند نتانیاهو در کوتاه‌مدت توانست با «تمرکز همه فشارهای داخلی و خارجی بر ایران و برنامه اتمی‌اش، به‌ جای غزه و شرایط انسانی آن» نفس راحتی بکشد ، اما ادامه جنگ در غزه دیر یا زود دوباره به صدر توجهات بازگشت. حملات اسرائیل نتوانست برنامه هسته‌ای ایران را به‌طور کامل نابود کند و آمریکا نیز – علی‌رغم برخی حمایت‌های لجستیکی - حاضر به ورود مستقیم به جنگ نشد. پس از فروکش کردن تب اولیه، هم دولت‌های عربی و هم دولت‌های غربی بار دیگر خواستار یافتن راه‌حلی برای فاجعه غزه شدند.

همچنین گفته می‌شود اسرائیل با برجسته کردن تهدید ایران، امیدوار بود آمریکا را بیشتر درگیر کند یا دست‌کم روند صلح غزه را عقب بیندازد، اما در نهایت دولت ترامپ تنها تا حدی در این بازی همراهی کرد و از ورود مستقیم به باتلاق جنگ با ایران اجتناب نمود. اکنون پس از چند ماه تنش با تهران، نه‌تنها حماس تضعیف نهایی نشده، بلکه جنگ غزه کماکان ادامه دارد، بحران انسانی آن عمیق‌تر شده و وجهه اسرائیل نیز بیش از پیش آسیب دیده است. در چنین شرایطی، ترامپ مصمم است پرونده غزه را هرچه سریع‌تر ببندد و اجازه ندهد نتانیاهو با پیش کشیدن مسائل فرعی (از نگاه واشنگتن) از پایان جنگ طفره برود.

به‌ عبارتی، کاخ سفید می‌خواهد پیام روشنی بدهد که برای آمریکا اول صلح غزه اهمیت دارد و بعد هر پروژه بزرگ منطقه‌ای دیگر.

دوراهی دشوار نتانیاهو

دیدار نتانیاهو و ترامپ به تعبیر رسانه‌ها نه صرفا یک دیدار دیپلماتیک، بلکه آزمونی تعیین‌کننده برای آینده ائتلاف میان این دو متحد دیرین است. ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری اول خود همواره یکی از حامیان پروپاقرص نتانیاهو بود و دستاوردهایی چون انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم و توافقات عادی‌سازی (ابراهیم) را به نام او ثبت کرد، اما اکنون شرایط متفاوت است: جنگ طولانی غزه وجهه دو طرف را مخدوش کرده و آنها را در معرض تصمیماتی قرار داده که منافع‌شان کاملا منطبق بر هم نیست. نتانیاهو برای بقای سیاسی خود نیاز داشت نشان دهد هرگز در برابر فشارها سر خم نمی‌کند و جنگ را تا نابودی حماس ادامه خواهد داد. ترامپ اما اکنون به یک پیروزی صلح نیاز دارد تا جایگاه جهانی خود را تثبیت کند و نشان دهد می‌تواند جنگی را که دولت قبلی نتوانست پایان دهد، فیصله دهد.

بنابراین، نتانیاهو بر سر یک دو راهی تاریخی ایستاده است: اگر با ترامپ همراه شود و طرح صلح ۲۱ ماده‌ای را - با همه تبعات ناخوشایندش - بپذیرد، ممکن است قدرت ائتلافی خود در داخل را به خطر بیندازد؛ تندروهای کابینه احتمالا او را به «تسلیم در برابر فشار آمریکا» متهم خواهند کرد و حتی بروز شکاف در دولت اسرائیل منتفی نیست.

اما در عوض، رضایت آمریکا را به ‌دست خواهد آورد و از انزوای بیشتر اسرائیل جلوگیری می‌کند. در سناریوی مقابل، اگر بر مواضع خود پافشاری کند و در برابر طرح صلح کارشکنی یا آن را وتو کند، در کوتاه‌مدت شاید رضایت جناح راست داخلی را حفظ کند، اما خطر خشم علنی واشنگتن و تشدید شکاف با کاخ سفید را به جان خواهد خرید.

در آن صورت، نه‌تنها وجهه بین‌المللی اسرائیل به شدت آسیب خواهد دید، بلکه احتمال دارد ترامپ - برخلاف گذشته - شخص نتانیاهو را مسبب ادامه خونریزی معرفی کرده و حمایت سنتی خود را کاهش دهد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها