استراتژی امریکا با پوستین جدید

کد خبر: 1380407

طی روز‌های گذشته یک ادعای اثبات نشده و متزلزل از تغییر استراتژی کلان امریکا در جهان مطرح شده که بیشتر معطوف به منطقه غرب آسیاست

استراتژی امریکا با پوستین جدید

 

طی روز‌های گذشته یک ادعای اثبات نشده و متزلزل از تغییر استراتژی کلان امریکا در جهان مطرح شده که بیشتر معطوف به منطقه غرب آسیاست

جوان آنلاین: طی روز‌های گذشته یک ادعای اثبات نشده و متزلزل از تغییر استراتژی کلان امریکا در جهان مطرح شده که بیشتر معطوف به منطقه غرب آسیاست. تولسی گابارد، مدیر اطلاعات ملی ایالات‌متحده روز جمعه در کنفرانس ژئوپلیتیک و امنیت جهانی بحرین مدعی شد که استراتژی سابق امریکا مبنی بر «تغییر رژیم یا ملت‌سازی» در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به پایان رسیده است. وی این استراتژی را یک چرخه بی‌پایان و بی‌فایده در سیاست خارجی امریکا دانست که نتیجه‌ای جز هزینه‌های گزاف، کشتار گسترده و افزایش تهدیدات امنیتی نداشته است. 

گابارد البته تعریف جدیدی از استراتژی ترامپیسم ارائه داد و گفت: اهداف قبلی امریکا مبنی بر تقویت حقوق بشر و ترویج دموکراسی در منطقه، جای خود را به تأکید بر رفاه اقتصادی و ثبات منطقه‌ای داده است. این اظهارات را می‌توان از دو جنبه مهم بررسی کرد: نخست آنکه امریکا به شکست خود در تغییر حکومت‌ها اعتراف کرده و دوم هم بر استراتژی جدید با همان هدف براندازی دولت‌ها، اما به شیوه‌ای مدرن‌تر دلالت می‌کند. نخ‌نماشدن ابزار‌های امریکا برای تغییر حکومت‌ها و عدم‌محبوبیت سیاست‌های مداخله‌جویانه امریکا در دو سطح مدنی و دولتی، نیاز به بازسازی نمادین استراتژی امریکا را ضروری کرده است، به ویژه که پیچ تند تغییر نظم جهانی، به دیدگاه‌ها و درخواست‌های سیاست خارجه کشورها، حتی متحدان سرسخت امریکا هم تنوع بخشیده و امروز در کنار امریکا کشور‌های دیگری، چون چین و روسیه و همسایگان قدرتمند در آن نقش‌آفرینی می‌کنند. استمرار این رویه، تهدید بزرگی برای نظام امپریالیستی امریکا که اتفاقاً ترامپ بسیار برای احیا و تثبیت آن تلاش می‌کند، محسوب می‌شود. 

 فریبی برای گاو‌های شیرده

حمایت‌های چندوجهی امریکا از کشتار جنون‌آمیز و جنایات فزاینده در نوار غزه، نقاب امریکای حامی ارزش‌های دموکراتیک را فروریخت و چهره واقعی آن را به معرض نمایش همگان گذاشت. بسیاری از مردم جهان که از تصویر نسل‌کشی و جنایات رژیم‌صهیونیستی رنجیده شده بودند، ضمن اعتراض به سیاست‌های حمایتی امریکا از رژیم، کاخ سفید را شریک جنایات رخ‌داده در غزه دانستند. امریکا پس از عملیات ۷ اکتبر، دچار دستپاچگی عملی شده بود و نمی‌توانست بین حمایت از موجودیت رژیم‌صهیونیستی و حفظ چهره نمادین خود تعادل برقرار کند، به همین دلیل، به ناچار گزینه حمایت تمام‌عیار را برگزید و به طور ممتد بر همکاری خود با رژیم‌صهیونیستی تأکید کرد. این نقطه، آغازگر تغییر استراتژی کلان امریکا در جهان است، زیرا کارکرد مؤثر شعار‌های امریکا در دموکراسی و حقوق بشر مهار شده و پدیده نفرت جهانی از امریکا در حال گسترش است. 

دهه‌ها امریکا با سرمایه‌گذاری کلان بر این شعارها، نفوذ و تسلط خود بر کشور‌های جهان را سازماندهی کرده و به کشور‌های مخالف خود تاخته بود تا آنها را به شیوه‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری از پای درآورد. طراحی کودتا‌ها و انقلاب‌های رنگی در کشورهایی، چون اوکراین از یکسو و حملات مستقیم به عراق و افغانستان از سوی دیگر، با شعار‌های انحرافی آزادی و دموکراسی نمونه‌های موفق این شیوه هستند، اما اکنون شعار‌های پرطمطراق امریکایی در جهان طرفدار ندارد و به طور معکوسی با شرایط جدید، به ضررش تمام می‌شود. 

این مسائل را باید در رویکرد جدید کشور‌های عربی در سال‌های اخیر، مبتنی بر توسعه اقتصادی و پرهیز از جنگ‌های جدید نیز تفسیر کرد. صحبت‌های مدیر اطلاعات ملی ایالات‌متحده هم دقیقاً بیانگر تلاش امریکا برای انطباق استراتژی با اهداف کشور‌های عرب منطقه است. در واقع، ترامپ می‌کوشد با همسویی در اهداف و برنامه‌های کشور‌های عرب یعنی همان «گاو شیرده» و «یک عالمه پول، پول بی‌نهایت!»، منبعی برای خراج خود در منطقه و سرمایه‌گذاری در کشورش ایجاد کند. 

 «هدف» از براندازی نرم به براندازی سخت متمایل‌شده

ادعای خروج راهبرد امریکا از تغییر حکومت‌ها، ادعای پوچی است چراکه با اقدامات و فعالیت‌های کنونی ترامپ تناقض آشکاری دارد. در حال حاضر، استقرار کشتی‌های جنگی ترامپ در سواحل امریکای‌جنوبی، حملات مرگبار علیه قایق‌های متهم به قاچاق مواد مخدر و دستور او به سازمان سیا برای انجام عملیات مخفی علیه ونزوئلا گمانه‌زنی‌ها مبنی بر تلاش ترامپ برای سرنگونی رئیس‌جمهور این کشور را افزایش داده است. در منطقه نیز ارتش اسرائیل به عملیات علیه حزب‌الله ادامه می‌دهد و در لبنان نگرانی از تجدید جنگ وجود دارد. 

 علاوه بر آن، حمله مستقیم امریکا به ایران و تشدید حملات جنایت‌بار رژیم‌صهیونیستی به غزه پس از آتش‌بس با حمایت علنی دولت ترامپ، نشان می‌دهد ثبات در منطقه، هیچ‌گاه مدنظر سیاست خارجی امریکا نیست. 

از طرفی، تغییر نام وزارت دفاع به وزارت جنگ، نشان از به‌کارگیری سلاح ارعاب و رویکرد تهاجمی امریکا در سال‌های آتی برای مهار کشور‌های مخالف با آتش جنگ دارد. تحولات پیچیده شرق آسیا و جنگ تعرفه‌ای در بطن خود زمینه‌ساز رویارویی میان چین و تایوان با کارگردانی امریکاست؛ رویارویی‌ای که هدفی جز تغییر حاکمیت در چین در پی نخواهد داشت، از این رو تغییر استراتژی از تغییر دولت‌ها به سمت ثبات منطقه‌ای، یک ادبیات ریاکارانه و فریبنده برای جلب توجه کشور‌های منطقه، جهان و زدودن چهره منفور امریکایی نزد ملت‌هاست. 

 شکست‌های متمادی پروژه براندازی

استحاله در نگرش به کاخ سفید، حتی قبل از ۷ اکتبر و با تشدید جابه‌جایی قدرت‌ها در معادلات جهانی به وجود آمد. به گفته بسیاری مفسران غربی، کشور‌های منتسب به جنوب جهانی دیگر مانند قبل نمی‌اندیشند و برای استقلال استراتژیک از ساختار تحمیلی غربی در تلاش هستند. از سوی دیگر، کاخ سفید با توجه به مشکلات اقتصادی داخلی و نبود چشم‌انداز برای آینده، دیگر توان تأمین هزینه‌های گزاف تریلیون دلاری (حتی بیش از این) برای تغییر حکومت‌ها را ندارد. 

در حقیقت پروژه براندازی با شمایل گذشته، نه دیگر طرفدار چندانی دارد و نه می‌تواند اثربخش باشد. کاخ سفید از ابتدای تشکیل جمهوری اسلامی تا امروز بار‌ها با راه‌اندازی آشوب و اغتشاش، تلاش کرد طرح براندازی و تغییر از درون را به نتیجه برساند، اما هر بار با شکست روبه‌رو شد. اوج آن در جنگ ۱۲ روزه و در میانه حملات رژیم‌صهیونیستی بود. پس از حمله هوایی اسرائیل به زندان اوین، وزیر خارجه رژیم به طور صریحی به پروژه براندازی اشاره کرد و گفت: «این حملات بخشی از عملیات گسترده برای تضعیف و سرنگونی دولت سرکوبگر ایران است. زندان اوین نماد سرکوب است و ضربه به آن، گام مهمی به سوی تغییر حکومت است.».

اما انسجام مردم و شکست محاسبات کاخ سفید برای کلید زدن آشوب و ناامنی، بار دیگر این پروژه را مهار و امریکا را در چرخه طراحی پروژه دیگر با تاکتیک‌های مدرن‌تر گرفتار کرد. پیش از این، برکناری بشار اسد و حضور جولانی در کاخ ریاست جمهوری، نمونه‌ای آشکار از پیگیری و استمرار همان استراتژی براندازی داخلی بود، بنابراین در حال حاضر، صحبت از استراتژی ثبات منطقه‌ای از سوی مقامات کاخ سفید و باطل‌شدن راهبرد تغییر حکومت، فکاهی غیرقابل باوری است که ریشه در ایده تغییرات اساسی در حکومت‌های منطقه، اما با ادبیات و سازوکار جدید دارد. در همین زمینه بود که معاون اول ترامپ گفت: «همین چند ماه پیش، برخی افراد رئیس‌جمهور را متهم می‌کردند که می‌خواهد ما را وارد یک جنگ تغییر حکومت با صد‌ها هزار سرباز به نفع اسرائیل کند، اما رئیس‌جمهور قصد چنین کاری نداشت، او فقط می‌خواست تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار دهد.» افزایش تحریم‌ها، فعال‌سازی مکانیسم ماشه، تشدید فشار‌ها از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و در نهایت ارسال پیام مذاکره با پیش‌شرط‌های غیرقابل پذیرش در روز‌های اخیر، بخشی از برنامه جدید ایالات‌متحده برای تضعیف قدرت و آرامش ایران با هدف احیای پروژه قدیمی «تغییر از درون» است.

منبع: روزنامه جوان

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها