وحشت واشنگتن از پیام اخیر رهبر انقلاب به آمریکا
به باور کلاوسون، سخنان آیتالله خامنهای در این مقطع نه صرفاً یک موضعگیری نمادین، بلکه نشانهای از شکلگیری مرحلهای تازه در راهبرد بازدارندگی ایران است؛ مرحلهای که در آن، بازگشت به میز مذاکره جای خود را به آمادگی برای مواجهه مستقیم و نامتقارن با دشمنان منطقهای و جهانی داده است.
تحلیل مؤسسه واشنگتن از سخنرانی اخیر رهبر انقلاب اسلامی نشان میدهد که تهران دیگر نیازی به مذاکره یا عقبنشینی نمیبیند و آماده است در هر زمان و مکانی منافع آمریکا و اسرائیل را تحت فشار قرار دهد.
فارس نوشت: سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در آستانه ۱۳ آبان، سالروز تسخیر لانه جاسوسی و روز ملی مبارزه با استکبار، بازتاب گستردهای در محافل تحلیلی و امنیتی غربی داشته است. در این سخنرانی، آیتالله خامنهای با تأکید بر ضرورت تداوم مقاومت در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی، هرگونه مذاکره مجدد با واشینگتن را «بیفایده و مضر» دانست و شروطی غیرقابل تحقق برای هرگونه بازنگری در روابط با آمریکا مطرح کرد؛ از جمله پایان حمایت از رژیم صهیونیستی و خروج نظامی کامل آمریکا از منطقه.
همین مواضع قاطعانه، بهویژه در فضایی که غرب انتظار داشت تهران پس از جنگ دوازدهروزه رویکردی محتاطتر اتخاذ کند، پیام روشنی از بازگشت به گفتمان مقاومت و اعتمادبهنفس راهبردی ایران ارسال کرد.در پی این سخنرانی، پاتریک کلاوسون، تحلیلگر برجسته مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک و از چهرههای شناختهشده در مطالعات ایران، در تحلیلی جامع تصریح کرده است که جمهوری اسلامی دیگر خود را در موقعیتی نمیبیند که ناگزیر به مذاکره یا مصالحه با آمریکا باشد.
برعکس، او نتیجه میگیرد که تهران اکنون از موضع قدرت سخن میگوید و خود را در موقعیتی میداند که میتواند منافع آمریکا و اسرائیل را در هر زمان و مکانی که لازم بداند، تحت فشار قرار دهد یا به آن آسیب بزند.
به باور کلاوسون، سخنان آیتالله خامنهای در این مقطع نه صرفاً یک موضعگیری نمادین، بلکه نشانهای از شکلگیری مرحلهای تازه در راهبرد بازدارندگی ایران است؛ مرحلهای که در آن، بازگشت به میز مذاکره جای خود را به آمادگی برای مواجهه مستقیم و نامتقارن با دشمنان منطقهای و جهانی داده است. مهمترین محورهای این تحلیل قابل توجه او را در ادامه مرور میکنیم
1. بازتاب تحولات روانی و سیاسی در سخنان رهبر ایران
کلاوسون در این تحلیل با تمرکز بر دگرگونی لحن و محتوای سخنرانیهای آیتالله خامنهای آغاز میشود. نویسنده این تغییرات را شاخصی از وضعیت ذهنی و سیاسی جمهوری اسلامی پس از جنگ دوازدهروزه میداند، از شوک و خستگی در روزهای ابتدایی پس از جنگ، تا بازگشت به اعتمادبهنفس و روحیه پیروزیطلبی در ماههای بعد. این تحول، از دید نویسنده، نشانگر احیای ثبات در رأس نظام و بازسازی قدرت روانی حاکمیت است.
2. تثبیت روایت پیروزی در دستگاه تبلیغاتی ایران
در بخش دوم، این تحلیل نشان میدهد که چگونه چهرههایی چون علی لاریجانی، با تکیه بر منابع اسرائیلی و غربی، روایت «پیروزی ایران» را در جنگ تقویت کردهاند. هدف از این روایتسازی، تحکیم انسجام داخلی، مشروعیت نظامی و اعتمادبهنفس ملی معرفی میشود. این رویکرد، بهزعم کلاوسون، بخشی از راهبرد جمهوری اسلامی برای بازدارندگی ادراکی در برابر غرب است و از تسلط مقامات جمهوری اسلامی به منابع و روایات اسرائیلی-آمریکایی خبر میدهد.
3. آسیبپذیری اسرائیل و تغییر موازنه بازدارندگی
کارشناس برجسته مسائل ایران در تحلیل خود تصریح میکند که حملات موشکی ایران به زیرساختهای کلیدی اسرائیل (پالایشگاه حیفا، تأسیسات نظامی و مراکز تحقیقاتی وایزمن) ضربهای واقعی به توان بازدارندگی اسرائیل وارد کرده و این مهم در داخل ایران، به عنوان نشانهای از برتری تاکتیکی و راهبردی تعبیر شده است. هرچند نویسنده این ارزیابی را اغراقآمیز میداند، اما اذعان میکند که ایران درک خود را از «برتری موشکی» تثبیت کرده است.
4. بیاعتمادی عمیق نسبت به مذاکره و بازگشت به گفتمان قدرت
یکی از محورهای مهم کلاوسون در ارائه این تحلیل، اشاره به تأکید آیتالله خامنهای بر نفی هرگونه مذاکره جدید با آمریکا است. او توضیح میدهد که رهبر ایران، مذاکره را معادل «تسلیم و نابودی عزت ملی» میداند و راهحل را در «قوی شدن» میبیند. از نگاه تحلیلگر، این موضع، نشاندهنده عبور ایران از سیاست انعطافپذیر به سیاست بازدارندگی سخت است؛ به بیان دیگر، نظام جمهوری اسلامی ایران بهجای معامله، بر قدرتنمایی متکی شده است.
5. برداشت متفاوت ایران و آمریکا از نتایج جنگ
تحلیلگر مؤسسه واشنگتن تأکید میکند که برداشت ایران از جنگ ۱۲ روزه، کاملاً معکوس برداشت غربی است. در حالی که واشنگتن و تلآویو آن را نشانه ضعف ایران میدانند، تهران آن را «اثبات برتری راهبردی» خود تفسیر میکند. نویسنده هشدار میدهد که آمریکا باید این تفاوت ادراکی را جدی بگیرد، زیرا ممکن است محاسبات آینده تهران بر اساس همین باور شکل گیرد. این ادراک باعث میشود ایران در هر زمان و مکان دلخواه، منافع آمریکایی-اسرائیلی را در معرض تهدید قرار دهد.
6. بازسازی بازدارندگی از محور هستهای به محور موشکی
در پایان تحلیل، نویسنده خاطرنشان میکند که ایران اکنون تمرکز بازدارندگی خود را از برنامه هستهای به برنامه موشکی منتقل کرده است. تهران در حال بازسازی کارخانههای موشکی تخریبشده است و از چین برای تأمین مواد دومنظوره کمک میگیرد. از این منظر، ارزیابی میزان احیای ظرفیت موشکی ایران، شاخص بهتری از زمان احتمالی چالش مستقیم بعدی با اسرائیل و آمریکا محسوب میشود.
7. پیامدهای سیاستی برای ایالات متحده
جمعبندی تحلیل هشدار میدهد که ایران در وضعیت کنونی احساس نیاز به عقبنشینی یا مذاکره ندارد و برعکس، اعتمادبهنفس راهبردی بالایی دارد. بر همین اساس، توصیه میشود واشنگتن فرض را بر این بگذارد که توافق پایدار با ایران در آینده نزدیک حاصل نخواهد شد و باید برای دورهای طولانی از رقابت و بازدارندگی آماده بماند، بهویژه در حوزه موشکی.
جمعبندی
رهبر انقلاب اسلامی با اتکا بر تجربه تاریخی، تیزبینی نظری و شناخت عمیق از وقایع میدانی، مسیر آتی کشور را در «قوی شدن» در تمام حوزههای راهبردی ترسیم کردند.
در واقع، مقام معظم رهبری با درک دقیق از نقاط قوت و ضعف طرف مقابل، توانسته چارچوبی از استقلالخواهی فعال و بازدارندگی هوشمند را بنیان نهد که در آن، گفتوگو جای خود را به ابتکار عمل و اقتدار میدهد. چنین درکی، حاصل چندین دهه تجربه در مواجهه با فشارهای نظامی، سیاسی و اقتصادی غرب است و اکنون بهروشنی در جهتدهی به سیاست کلان کشور نمود یافته است.
تحلیل پاتریک کلاوسون از این سخنرانی نشان میدهد که «استکبارستیزی» همچنان به عنوان مؤلفه اصلی هویت راهبردی جمهوری اسلامی پابرجاست و یک دکترین پویا برای صیانت از استقلال و عزت ملی محسوب میشود. از نگاه او، مواضع اخیر رهبری بیانگر انتقال آگاهانه جمهوری اسلامی از مرحله مقاومت صرف به مرحله پیشدستی راهبردی است؛ جایی که ایران نهتنها در برابر فشارها عقبنشینی نمیکند، بلکه مسیر روشنی برای نسل جوان خود ترسیم کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید