سؤال از «رئیسجمهور» یا سؤال از «احمدینژاد» ؛ کدام مصلحت نیست؟!
امروزه، «سؤال از رئیسجمهور» با «سؤال از احمدینژاد» تفاوت کارکِردی یافته است.برخی رعب این را دارند که با حضور احمدینژاد اخلاق سیاسی نیز زیر پا نهاده شود و آفرینش جنجالهای جدیدی رخ دهد. این امر اگر چه به معنای دور زدن قانون به نفع مصالحی خاص است اما به جد می توان بابت آن رییس جمهور را نکوهش کرد که امروز از «ریاست جمهوری اسلامی ایران» بیم آن می رود که در تراز اخلاق اسلامی سخن نگوید و جنجال به پا کند. آیا رییس جمهور راضی به رواج چنین تلقی ای از خویش است؟
رکن دیگر، حق مجلس است. مجلس که اختیار قانونی دارد و در شرایط کنونی که اقتصاد کشور و مقولههای در ارتباط با آن دچار نواقص مختلف شده و پیامدهای اقتصادی آن جاری گشته است، مجلس حق ورود دارد و بر پایه همان رکن قدرت خود میخواهد از چنین حقی استفاده کند. حقی که به اون اجازه میدهد شخص اول اجرایی کشور را در برابر نمایندگان ملت حاضر سازد و در مدت شصت دقیقه تریبون مجلس را در اختیار او بگذارد تا بتواند پاسخگوی سؤالات نمایندگان ملت باشد. بنابراین، چارچوب این سؤال کاملاً در «حق» مجلس میگنجد. ا ما رکن سوم که بنیادی اساسی در رویکرد مجلس محسوب میشود، وظیفهگرایی مجلس است. مجلس با قدرت و حقی
که دارد، در نهایت باید چه عملی انجام دهد و راه به کجا برد؟ آیا جز این است که وظیفه مجلس هم در بُعد قانونگذاری و هم در بُعد نظارت بر حُسن اجرایش، عینیت یافتن حقوق ملت و تعهد به صیانت از آن است؟ بنابراین مهمترین رکن، نگرش وظیفهگرایانه بدنه مجلس نسبت به هدفاش است. نمایندگان مجلس، سوگند رفتار متعهدانه و حقگرایانه خوردهاند و از این روست که نمیتوانند از حق طبیعی خویش استفاده نکنند حتی اگر تمایل شخصی نداشته باشند، چرا که این امر به وظیفه مجلس تبدیل شده است. درباره استدلال مخالفین اما نگرش افرادی که مخالف سؤال از احمدی نژاد هستند، چیست؟ به نظر میرسد دو علت کلی در این رابطه وجود دارد. نخست، بی نتیجه بودن این سؤال و جواب است. مجلس حق قانونی دارد که از رئیس جمهور سؤال کند و رئیس جمهور هم باید در مجلس حاضر شود و به نمایندگان پاسخ بدهد، اما ثم ماذا ؟! چه نمایندگان قانع شوند و چه نشوند، هیچ اتفاق مهمی در این عرصه نخواهد افتاد و فقط یک سؤال و جواب صورت گرفته است. اگر نمایندگان قانع شوند که مشکلی نخواهد بود، اما اگر نشوند باید گفت خب نشدهاند، همین!! این یعنی ضعف جدی آییننامه مجلس در این زمینه و به هدر رفتن
نتیجه این همه بالا و پایین رفتن برای سؤال از رئیسجمهور که در نهایت عایدی مثبتی نخواهد داشت. اما از سوی دیگر، ا ستدلال جالبی وجود دارد؛ آن هم این است که آقای احمدینژاد اگر به مجلس بیاید امکان دارد جنجالسازی کند و این به نفع مصلحت کشور نیست و با رویه وحدتآفرین نظام تناقض ایجاد خواهد نمود. این استدلال عملاً به خاطر نفس سؤال از رئیسجمهور نیست بلکه به دلیل سؤال از احمدینژاد است! به تعبیری دیگر امروزه، «سؤال از رئیسجمهور» با «سؤال از احمدینژاد» تفاوت کارکِردی یافته است. برخی نمایندگان مجلس رعب این را دارند که با حضور احمدینژاد در صحن علنی و ارائه سخنانش، عملاً نه تنها عایدی حاصل مجلس نشود، بلکه اخلاق سیاسی نیز زیر پا نهاده شود و آفرینش جنجالهای جدیدی رخ دهد. این امر اگر چه به معنای دور زدن قانون به نفع مصالحی خاص است اما به جد می توان بابت آن رییس جمهور را نکوهش کرد که امروز از «ریاست جمهوری اسلامی ایران» بیم آن می رود که در تراز اخلاق اسلامی سخن نگوید و جنجال به پا کند. ایا رییس جمهور راضی به رواج چنین تلقی ای از خویش است؟
دیدگاه تان را بنویسید