حساب مردم سمنان از باند سرخه‌ای‌ها جداست/ ترامپ برای ایران بهتر است/ کسی که به دیدار سران بهائیت می‌رود درد دین ندارد

سرویس سیاسی فردا: واکنش ها به صحبت های فائزه هاشمی در خصوص حکومت دینی، ترامپ یا کلینتون و عدم توجه دستگاه دیپلماسی به موضوع شیخ زکزاکی در سفر به نیجریه، مهم ترین محور نوشته های شخصیت های سیاسی و رسانه ای بوده است که بخشی از آن را در ادامه می‌خوانید:

مهدی محمدی ، کارشناس مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: اين همه اصرار براي اينكه هاشمي عليه فائزه موضع بگيرد، گمان مي كنم بي وجه باشد. فائزه هاشمي در موضعي سخت عوامانه كمرنگ شدن دين در جامعه را يكسره به پاي حكومت ديني نوشته است. از كسي چون او كه درس دين را پاي مجلس بهاييان آموخته و با رانت ابوي محترم به يكباره از عربده كشي در خيابان به معلمي دانشگاه ارتقا پيدا كرده، توقعي نيست كه تئوري پردازي اش از حد مطايبه و شوخي فراتر برود. مثلا احتمال نمي توان داد هرگز از خود پرسيده باشد با اين تئوري، مسئول بي ديني جامعه پس از پيامبر كه فجايعي چون سقيفه و تعدي به حرم رسول خدا را رقم زد، -نعوذبالله- خود ايشان و حكومتي است كه در مكه و مدينه برپا كرد!

اينها اما همه فرعيات است. اصل اين است كه فائزه همان هاشمي است بدون روتوش مگر اينكه خلافش ثابت شود كه البته نخواهد شد.

محمد سعید احدیان ، مدیر مسئول روزنامه خراسان نوشت: در یک تحلیل خیلی کلی چه ترامپ و چه کلینتون رئیس جمهور آمریکا شوند، برای ایران فرق اساسی نخواهد کرد. اما اگر بخواهیم از بین این دو یک نفر را انتخاب کنیم باید بگویم انتخاب ترامپ هرچند شاید برای جامعه جهانی اتفاق پرریسک و پرخطری باشد اما به نظر من رای آوردن او برای ایران بهتر است. رئیس جمهور شدن ترامپ آمریکا را به سمت استثنائی گرایی شدید آمریکا سوق خواهد داد و درنتیجه شکاف میان جبهه غرب پررنگ می شود و اروپا از آمریکا دور می شود و این شکاف در مسائل مختلف از برجام گرفته تا مسائل منطقه به نفع ما است. نباید فراموش کرد که اگر اوباما اروپا را با خود همراه نکرده بود، تحریم ها به اینجا نمی رسید.

شرایط موجود در اجرای برجام به گونه ای است که نشان می دهد، برجام خیلی شکننده است. وقتی اوباما بعنوان کسی که برجام را تایید کرده است، در اجرای برجام در چنین شرایطی است، قطعا به فرض رئیس جمهور شدن کلینتون، شرایط بهتری نخواهد داشت. اگر قرار باشد برجام به سرانجام نهایی نرسد، قطعا ترامپ گزینه بهتری برای آن روز پر احتمال است چرا که تقصیر شکست برجام به دوش آمریکا خواهد افتاد و با عدم همراهی کامل اتحادیه اروپا روبرو شده و در نتیجه باعث می شود، شرایط تحریمی دوباره به وضع پیش از برجام بازنگردد.

گرچه ترامپ درباره ایران مواضع تندی دارد اما مواضع وی برای دیگر موارد منطقه، مواضع بهتری برای ایران است، مخالفت او با ورود آمریکا به مسائل سوریه و عراق، و نزدیکی بیشتر وی با روسیه و...

یکی از مهمترین دلایل بهتر بودن ترامپ برای ما تقابل وی با عربستان است. در حالیکه کلینتون وامدار پول های عربستان است، رئیس جمهور شدن ترامپ موضع عربستان را تضعیف و رای آوردن کلینتون موضع سعودی ها را تقویت خواهد کرد.

عبدالله گنجی ، مدیر مسئول روزنامه جوان نوشت: بررسي ها نشان مي دهد در سال 1394 حدود1200 کنسرت در کشور اجرا شده که با 50 مورد آنان مخالفت و لغو شده است.از 50 مورد لغو شده فقط 8 مورد آن توسط نيروي انتظامي بوده است و بقيه متاثر از ائمه جمعه يا ديگران بوده است. حال سوال اين است که علت مصوبه دولت براي عدم ورود نيروي انتظامي به کنسرت ها چه مي تواند باشد؟ دولت هم عدد 8 مورد را مي داند و هم اينکه نيروي انتظامي از ستاد کل نيروهاي مسلح دستور مي گيرد پس ان مصوبه براي چيست. اين مصوبه براي ايجاد قطب بندي هاي کاذب است چون براين باورند که در غياب کارآمدي اين قطب بنديها مي تواند راي ساز باشد

رضا سراج، کارشناس مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: سرخه شهری است در 170 کیلومتری تهران که 200 شهید والامقام را به انقلاب اسلامی تقدیم کرده است. مردم متدین این شهرستان از آغازین روزهای انقلاب اسلامی در مسیر ایثار و مبارزه پیشگام بوده و در تمامی صحنه‌های دفاع از اسلام و انقلاب به ویژه دفاع مقدس، نقش آفرین بوده اند. تدین و ولایتمداری از جمله ویژگی های بارز مردم این دیار بوده است. در این میان معدودی از عناصر معلوم الحال با ایجاد ارتباطات پنهان و مافیایی، جفای بزرگی در حق مردم عزیز این شهر شهید پرور انجام داده‌اند. اقدامات این لابی به هیچ روی نباید عامل تضعیف و بدبینی نسبت به مردم شهید پرور این دیار گردد. بدون شک مردم انقلابی و ولایتمدار «سرخه» از اعمال مفسدانه این افراد معدود بیزار بوده و خواستار مقابله قانونی با حرامخواران و مدیران نالایق هستند.

محمد عبدالهی ، سردبیر خردنامه همشهری نوشت: فایزه هاشمی، از لیدرهای جنبش سبز و یار و همراه شفیق وهابیون صهیونیست؛ اخیرا با تکرار سخنان عبدالکریم سروش، عضو اصلی اتاق فکر لندن گفته است «حکومت ديني نباشد بهتر است، با حکومت ديني موافق نيستم، حکومت ديني ارزشها را از بين مي برد»! اظهاراتی که اگرچه صریح‌تر از همیشه، تفکرات ضد دینی و اپوزوسیونی خاندان هاشمی را به نمایش میگذارد اما برای مردم ایران جدید نیست؛ حال باید از ایشان پرسید دلیل مخالفت شما با حکومت دینی چیست؟

واقعیت اینست که اظهارات عوامانه و دور از صداقت فائزه هاشمی که یک عنصر ابن الوقتی است بسیار مناقشه پذیر است:

زمانی که آقای هاشمی بر سر کار بود و ایام به کام بود؛ از نظر این خاندان مخالفت با وی گناهی نابخشودنی و حکومت دینی بهترین مدل حکومتداری محسوب میشد و حال که اسباب سوروسات و ویژه‌خواری برای این خاندان کم فروغ شده، با چرخش صد و هشتاد درجه ای، حکومت دینی را عامل از بین رفتن ارزشها می داند!

از منظر دینی نیز اگر به این مساله نگاه کنیم؛ اگر به حداقل مذهب نیز اعتقاد داشته باشیم و توحید و معاد را هم قائل باشیم، باز باید قائل به حکومتی باشیم که در آن، دین توحید، به آدمی حتی اجازه حکومت نفسانیت را هم در درون خودش نداده است. پس اسلام چطور به طاغوت ها و فرعون ها اجازه اطاعت و فرمانبرداری بدهد؟!

با نگاهی به تاریخ اسلام خواهیم دید که موضع گیریهای فایزه هاشمی در چارچوب تفکرات گروهی از دشمنان حضرت علی (ع)؛ به نام قاسطین جای میگیرد. گروهی که اهل بناي ظالمانه در حکومت بودند؛ و اصلا مبناي علوي و اسلامي را در حکومت قبول نداشتند؛ و به رفتار عادلانه و تقسيمِ به قسط و عمل به عدل هم مطلقاً اعتقادي نداشتند؛ چون اگر مي خواستند به عدالت ميدان بدهند و اسم عدالت را بياورند، اول گريبان خودشان گرفته مي شد، از این رو فهم اینگونه موضع گیریها سخت نیست!

امام خمینی (ره)، معمار کبیر انقلاب نیز برای اجرا و احیای اسلام ناب، سیاست را در اولویت قرار می‌داد؛ تا جایی که بدون سیاست، اجرای اسلام ناب را ناممکن می‌دانست و می‌فرمود: «اسلام از سیاست جدا نیست... مثل مذاهب دیگر نیست که ذکر و دعا باشد. اسلام سیاستش با سایر احکامش با هم هستند» و نیز با تأکید بیان می‌داشت: ««کسی که بگوید اسلام به سیاست چه کار دارد، این جنگ با اسلام است».

با این حساب، دختر هاشمی، نه فقط منکر پایه های بالا آمدن خود و طائفه خود، شده که به جنگ با اسلام برخاسته است.

محمد ایمانی ، عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان نوشت: دو اتفاق این روزها تضاد جالبی را موجب شده و جلب توجه می کند. رئیس جمعیت " خمینیون" در نیجریه که 20 میلیون نفر را شیعه کرده برای هفتمین ماه در بازداشت رژیم وابسته به آل سعود و اسرائیل است. 5 فرزند و یاران او مظلومانه به شهادت رسیده اند و خود وی در اثر ضرب و شتم و شکنجه های وحشیانه بینایی یک چشم را از دست داده و گویا در حال فلج شدن است. این همه سهم او از انقلابی شدن و انقلابی ماندن است . او راهپیمایی های روز قدس و روز اریعین را احیا کرده و پرچم امام حسین علیه السلام را در غرب آفریقا به اهتزاز درآورده است. اما متاسفانه آقای دکتر ظریف در سفر به نیجریه کوچک ترین یادی از این پیرو مظلوم اهل بیت نکرد تا شاید اندکی از فشارها بر جسم و جان وی کاهش یابد. برخلاف بعضی ها "شیخ زکزاکی" هرگز باور ندارد که آمریکای سرشکسته در عراق و افغانستان ظرف 5 دقیقه می تواند همه قدرت نظامی ایران را نابود کند(!)

اتفاق دوم انتشار ویدئوی سخنان فائزه هاشمی (دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت - عضو مرکزیت حزب کارگزاران) است که با حکومت دینی اظهار مخالفت می کند و آن را باعث دین ستیز و دین گریزشدن مردم میداند! او چندی پیش به ملاقات سران تحریف گری و دشمن ترین دشمنان دین در حزب صهیونیستی بهائیت رفت. بنابراین کمترین درد دین ندارد و دروغ می گوید. مسئله این است که به تعبیر امیر مومنان (ع) "من امیر مومنانم و مال امیر فاجران و بدکاران". از مفسدین کارگزارانی که تورم 50 درصدی و تبعیض و تجمل و شکاف طبقاتی ونارضایتی را به جامعه تحمیل کردند جز همین هم انتظار نیست که دشمن جمهوری اسلامی باشند. به تصریح قانون الهی " و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا من المجرمین " . کوتاهی کردیم که گردن مفسدان و مجرمان گردن کلفت را به دست قانون نسپردیم تا اینکه امروز طلبکارشده اند و البته به حماقت فاش می کنند که فساد و مفسده انگیزی شان به اعتبار دشمنی با حکومت دینی بوده است و نه همسویی با آن. سکوت هاشمی در این میان قابل تامل تر است.جمهوری اسلامی یا فزندان مفسد .او کدام را بر می گزیند؟! همه جا کربلاست بی آن که گریزی باشد...قیامت از همین حالا برپاست. موازین سنجش را برپاکرده اند.کسانی از ایرانی و سوری ولبنانی و یمنی ونیجری مشغول ایثار و نثار جانند. و جماعتی اسیر شکم و شهوت و استئثار (همه چیز را ولو نامشروع برای خود خواستن)و یا مرعوب دشمن.

به قول ابوسعید ابوالخیر: گر در یمنی چو با منی پیش منی _ گر پیش منی چو بی منی در یمنی...