وقتی همه چیز بر سر پدر سنتی خراب میشود/ شاهکار سالم جلوه دادن روابط ناسالم!
قرار دادن نگاه سنتی نسل قبل در برابر این نسل تازه، تاکیدی بر تضادهای بین این دو نسل است. قاعده تصادف به خوبی در نمایش این تضادها موفق بوده است، اما نتوانسته است چنین تضادهایی را متوازن نماید، بلکه پدر داستان را بازنده اصلی نشان داده و مخاطب را تا جایی میبرد که در آخر یکه خورده و مبهوت فداکاری نسل متضاد کنونی گردد.
سرویس فرهنگی «فردا»: «قاعده تصادف» آخرین ساخته بهنام بهزادی است که این روزها، آخرین اوقات اکران عمومیاش بر پرده سینماها را میگذراند. قاعده تصادف هرچند در فرم و نگاه فنی، فیلم قابل قبولی است، اما در محتوا و ارزشهای به کار گرفته شده در آن محل بحث است. سیمرغ صدابرداری و فیلمنامه این فیلم نشان میدهد که بهنام بهزادی فیلم بدفرمی نساخته و پس از «تنها دوبار زندگی میکنیم» توانسته است استانداردهای فیلمسازی خویش را بهبود بخشد. «قاعده تصادف» روایتگر چند جوان است که برای اجرای تئاتری دور هم جمع شده و در خانهای تمرین میکنند. آنان قرار است به خارج از کشور بروند و تئاتر را آنجا اجرا کنند؛ اما چالشی پیش پای آنان قرار میگیرد. پدر یکی از دختران، تمایلی به حضور دخترش در این گروه برای رفتن به خارج از کشور ندارد و این موضوع تمام فعالیت آنان را تحت تأثیر قرار میدهد تا سرانجام گروه به همین واسطه تصمیم به نرفتن میگیرد. پدری که بر اساس تمایلات شخصی و احتمالا عقیدتی خود، دوست نمیدارد دخترش را اینگونه و در این قالب، حتی برای
چند روز به خارج از کشور روانه کند، مقصر این فیلم جلوه داده میشود و تصویرسازی متعصبانه از او با چاشنی خشونت نسبی همراه شده و این مسأله را قوت میبخشد. امیر جعفری در نقش این پدر به خوبی فضای مورد تمایل بهنام بهزادی را رقم زده است و این بار برخلاف برخی نقشهای پیشین خویش، همانقدر که آرام رفتار میکند، همانقدر متعصب، خودمحور و نامنعطف نشان داده میشود؛ کما اینکه حتی عموی دختر ـ یعنی سروش صحت ـ نیز در برادرش تأثیرگذار نیست. اینکه او نیز تا حدودی در این مسأله بر خلاف برادر خویش عمل میکند، بر تیرگی شخصیت پدر میافزاید. از سوی دیگر تصویر پدر دیگری ـ امید روحانی ـ در این میان که شخصیت رهاتری دارد باز هم به مسأله سنتی جلوه دادن پدر اصلی داستان، کمک به میکند.
دیدگاه تان را بنویسید