با پف فیل به تماشای این فیلم نروید!/ «بدنامها» اجازه دفاع از خود را ندارند؟!/ + تصاویر
از سوی دیگر رافعی به برخورد اجتماع با زنان بی سرپرست و بی کس پرداخته و عمدتا نگاه جامعه به آنان را یک نگاه غریزی توصیف کرده است. البته در این میان هستند کسانی که بدون هیچ چشم داشت و درخواست بی شرمانه ای به فریبا کمک می کنند اما صحنه ای که فریبا در خانه از فرط خستگی دراز کشیده است و روی زمین در کنار او پر است از کارت ها و شماره تلفن هایی که افراد مختلف به او داده اند نشان می دهد که عمدتا نگاه درستی به اینگونه افراد در اجتماع وجود ندارد.
بسیار تلخ به سراغ یک آسیب اجتماعی رفته است. تیتراژ سیاه و بی روح و همچنین سکانس آغازین فیلم که به کتک زدن فریبا به دست شوهرش می انجامد، موید این مطلب است که مخاطب با یک فیلم عصبی و بسیار تلخ روبروست و این تلخی در بسیاری از موارد آنقدر شدید می شود که مخاطب را آزار می دهد. از این رو توصیه می شود که تماشاگران با پف فیل و پفک و درواقع برای لذت بردن به سراغ دیدن این فیلم نروند. البته این نکته ای است که باید مخاطب ایرانی برای تماشای تمام فیلم ها آن را رعایت کند که به دیدن چه فیلمی می رود و خود را مهیای دیدن چه فیلمی می کند. شاید موضوع مهمی که درفیلم رافعی باید بدان اشاره کرد مرز میان نقد اجتماعی و سیاه نمایی است. شخصیت زن اصلی داستان رافعی با مصیبت های بسیاری روبروست، زنی بدنام که
دست بر قضا باردار نیز هست و از سوی دیگر با بی اعتمادی شوهر روبروست. تصادف شوهر و تنگ دستی و بی کسی فریبا نیز قوز بالای قوز است و در این روند مصیبتی نیست که بر سر این زن بیچاره آوار نشود. رافعی سعی کرده با ترسیم اینهمه سیاهی و تیرگی در زندگی یک زن حرف های خود را به مخاطب بزند. اینکه شوهر فریبا بدون اینکه بداند، فریبا کجا بوده و بدون هیچ پرسش و اجازه صحبتی او را به باد کتک می گیرد، حرفی در پس خود دارد که به جامعه باز می گردد. این صحنه در سکانس های پایانی و کتک خورد فریبا از مادرشوهرش نیز تکرار می شود. درواقع رافعی در این زمینه بیان می کند که آدم های بد نام در جامعه ایران اجازه صحبت و دفاع از خود ندارد. هر چقدر پوران درخشنده در فیلم « هیس! دخترها فریاد نمی زنند!» سعی دارد به مخاطب این مفهوم را القا کند که دخترها برای حفظ آبرو معضلات و مخاطرات زندگی خود را بیان نمی کنند، رافعی در فیلم خود به این موضوع اشاره می کند که بدنام ها نیز اجازه صحبت و دفاع از خود در جامعه را ندارند. البته رافعی در برخی از موارد پا را فراتر گذاشته و می گوید در اجتماع مردم بیش از آنکه به گفت وگو با یکدیگر بپردازند و مشکلاتشان را از
طریق گفت وگو حل کنند، بیشتر با ضرب و شتم و مشاجره با یکدیگر صحبت می کنند. این موضوع در سکانس مشاجره در کشتارگاه به خوبی نمایان است. البته خود رافعی نیز به نظر می رسد در همین گیر و دار قرار دارد و حرفی که می توان به نحو دیگری زد را با تندی و شدت خاصی به مخاطب می زند و بیشتر با همین ضرب و شتم هاست که با مخاطب حرف می زد تا دیالوگ های تاثیرگذار.
دیدگاه تان را بنویسید