چرا كيروش دستيار ايراني نميخواهد؟/واكنش اهالي فوتبال به يك انتخاب
علي كفاشيان و فدراسيون فوتبال اصرار دارند تا يك دستيار زبده ايراني را كنار دست كيروش قرار دهند تا پس از خروج اين سرمربي پرتغالي ما يك گزينه خوب داخلي براي جانشينياش داشته باشيم اما در نهايت تعجب، كيروش حاضر به قبول كردن دستيار ايراني نميشود
ابتدايي كارلوس كيروش كه همراه با او سوداي موفقيت ايران را در سر ميپروراندند فقط كارلوس مانده و گاسپر مربي دروازهبانهاي تيمملي.ابتدا ميك درموت، بدنساز تيمملي بود كه خيلي زود از اين جمع جدا شد و بعد در ادامه سيموئز 70 ساله هواي ديار به سرش زد و در آستانه يك رويداد مهم بزرگ فوتبالي عطاي حضور در آن را بابت بودن در كنار خانوادهاش بخشيد. حالا هم نوبت به اميد نمازي سومين نفر از اين جمع رسيده كه همچون ديگر همكارانش به بهانه مسائل خانوادگي فيلش ياد هندوستان كرد و استعفاي خود را تقديم فدراسيون فوتبال و شخص علي كفاشيان كرد. با كنار گذاشتن قطعات مختلف اين پازل بابت يك به يك جدا شدن دستياران كارلوس كيروش يك سوال بهوجود ميآيد و آن اينكه چرا اين مربيان در آستانه جامجهاني كه يك برگ زرين در كارنامه حرفهاي آنها ميتواند باشد دست به اتخاذ چنين تصميمي زدند و در كمتر از 3 ماه مانده به شروع اين رقابتها به
يكباره مسائل خانوادگي آنها را مجاب به كنارهگيري و استعفا از تيمملي كرد؟آنچه كه از رفتار كارلوس كيروش در مدت زمان حضورش در ايران به دست آمده ميتواند مويد يك چيز باشد كه مرغ مرد پرتغالي يك پا دارد. نخواستن مهدي رحمتي با همه گمانهزنيها و پا در ميانيها و حتي خوشوبش آخر اين دو در يك مراسم كه خبرها حكايت از بازگشت سيد به تيمملي داشت اما بازهم جايي در ليست جديد سرمربي تيمملي نداشت؛ يا در مورد اسپانسر تيمملي بعد از حضور نيافتنش در مراسم معارفه لباس ايران در جامجهاني ميبينيم كه حالا بازهم با فروكش كردن موضوع كيروش با اين مسئله كنار نيامده و در جديدترين تمرين تيمملي لباسي را برتن ميكند كه لوگوي يك آكادمي فوتبال در هند روي آن درج شده است. با بررسي اين موارد، ميتوانيم به اين شنيدهها كه اخلاق و خلق تند كيروش در مواجهه با آنچه باب ميلش نيست سببساز كمآوردن اين سه مربي و جدا شدن آنها از كادر فني آنهم در اندك زمان باقي مانده به جامجهاني شده، مهر تاييدي بزنيم.
اگر مروري بر همين استعفاي اميد نمازي بيندازيم و واكنش كيروش به استعفاي او را زير ذرهبين قرار دهيم حرفهاي بيرون آمده از دهان سرمربي تيمملي كه مقام مربي تيمش را در حد عباس(تداركاتچي تيمملي كه كاسههاي تمريني را روي زمين قرار ميدهد) پايين آورده، يك تاييد ديگر بر ادعاي نمازي است؛ جاييكه ميگويد: كار كيروش تخريب شخصيت و تحقير آدمهاي پيرامون خودش است. كيفيت دستياران چگونه بود؟ كارلوس كيروش از كميته حقوقي فدراسيون فوتبال خواسته تا تكليف اميد نمازي را بابت قراردادش با تيمملي روشن كند.چرا كه برخلاف اميد نمازي كه ميگويد به خاطر فرزندان هشت و يازده سالهاش مجبور است ايران را ترك كند كارلوس نظر ديگري دارد و گويا وي به خاطر توافق با فدراسيون فوتبال آمريكا براي همكاري با تيمملي زنان اين كشور و دستياري تام سرماني اقدام به استعفا كرده است.در كنار اين خواسته سرمربي تيمملي كشورمان كه معتقد است نمازي كارهاي تمام نشده دارد و تعهدات او نسبت به تيمملي ايران بلاتكليف ميماند يك مورد مجهول در اين معادله وجود دارد. آن هم اینكه دليل اين همه پيگيري و خواسته كيروش از كميته حقوقي براي بررسي كار نمازي چيست وقتي او مسئوليتش تا اين حد در تيمملي پايين بوده و تاثيرگذارياش بهزعم كارلوس در حد عباس كاسه گذار يا گل ميخ چين تيم بوده است؟ اگر واقعا تا اين حد سطح كيفي نمازي پايين بوده، در روزهايي كه گزينههاي زيادي روي ميز كيروش براي انتخاب دستيار وجود داشت چرا او را برگزيد؟ واقعا اين ادعاي كيروش اگر كيفيت اين مربي كه حالا گويا يك پيشنهاد اغواكننده از فوتبال آمريكا در جيب دارد پايين بود همان ابتداي امر نميتوانست سببساز خاتمه همكاري او با تيمملي شود؟اگر واقعا اين ادعاي كيروش درست است او بايد پاسخگوي فشارهايي باشد كه به خاطر دستمزد خود و همكارانش به فدراسيون بدون پول ايران وارد كرد اينكه چرا بايد علي كفاشيان و همكارانش به اصطلاح در چهار راه استانبول بهدنبال جور كردن دلار براي كيروش و مربياني باشند كه در نهايت با پرده دريها مشخص شود كه شأن آنها به اندازه يك تداركاتچي است. چرا كيروش دستيار بزرگ ايراني نميخواهد؟ اما سواي اين موضوع يك معضل ديگر هم حواشي تيمملي وجود دارد.علي كفاشيان و فدراسيون فوتبال اصرار دارند تا يك دستيار زبده ايراني را كنار دست كيروش قرار دهند تا پس از خروج اين سرمربي پرتغالي ما يك گزينه خوب داخلي براي جانشينياش داشته باشيم اما در نهايت تعجب، كيروش حاضر به قبول كردن دستيار ايراني نميشود. البته يك علت كاملا روشن در اين بين وجود دارد و آن ترس از كودتاي شبانه است. همان اتفاقي كه در سال 1998 رخ داد و در آستانه جامجهاني ناگهان صفايي فراهاني، ايويچ را بركنار كرد تا افتخار حضور در جامجهاني به جلال طالبي دستيار ايرانياش برسد.روزي كه كيروش به ايران آمد قطعا از اين موضوع آگاه بود. او ميدانست حضور يك دستيار بزرگ ممكن است به اخراج او منجر شود از اين رو در نهايت زيركي سراغ گزينههايي رفت كه آن افراد با هيچ متر و معياري نميتوانستند جانشين كيروش شوند.اميد نمازي،عليرضا منصوريان،ماركار آقاجانيان مردان وطني بودند كه كيروش آنها را فراخواند و از اول هم مشخص بود وزن اين افراد براي حضور در راس كادر فني تيمملي كمتر از حد نرمال است.كيروش عامدانه اين كار را پيشه كرد تا مبادا در وسط راه عذرش را بخواهيم و ادامه كار را به يك ايراني بدهيم.
اما حالا كه ايران به جامجهاني رفته و احتمال دارد پس از اين تورنمنت ديگر كيروش در راس تيمملي كشورمان نباشد،فدراسيون فوتبال و شخص علي كفاشيان اصرار دارند تا يك دستيار زبده ايراني كنار دست كيروش باشد تا كار آزموده شود. فدراسيون شخصي مثل يحيي گلمحمدي را در نظر گرفته است، مربي جوان و كار بلدي كه اين روزها تيم كم مهره نفت تهران را مدعي قهرماني كرده است. كفاشيان اعتقاد دارد بايد از حضور كيروش استفاده بهينه را ببريم. او ميخواهد يحيي را در اين مدت كنار دست سرمربي پرتغالي بگذارد تا پس از خروج كيروش از ايران،گلمحمدي جانشين او شود. اما كيروش پس از بازي با كويت مصاحبهاي را انجام داد و نشان داد راضي نيست دستياري به او تحميل شود. او معتقد بود بايد دستيارش چند شاخصه مهم داشته باشد و يكي از اين خصيصهها اعتماد بود. اين حرف به آن معناست كه او نميخواهد فردي به بزرگي گلمحمدي در تركيب كادر فنياش باشد چون هنوز خاطره بركناري ايويچ در ذهن او زنده است. از سوي ديگر گلمحمدي فصل قبل در هفتههاي اول ليگ دوازدهم به عنوان دستيار مانوئل ژوزه به پرسپوليس آمد و مطابق انتظار در نيمفصل جانشين اين مربي پرتغالي شد. شايد همين اتفاق باعث شده كه كيروش دستكم روي گلمحمدي نظر مثبتي نداشته باشد. واكنش اهالي فوتبال به يك انتخاب در چنين فضايي روز گذشته(سهشنبه) تني چند از اهالي فوتبال در مصاحبههاي مختلفي مدعي شدند فدراسيون بايد صلابت لازم را داشته باشد و به هر قيمتي يك مربي جوان ايراني را كنار دست كيروش قرار دهد. محمد خاكپور و منصور پورحيدري از اين دست افراد بودند. آنها مدعي شدند كفاشيان بايد به عنوان رئيس فدراسيون جسارت لازم را داشته باشد. در اين مدت سه و سال و اندي كه كيروش بر مسند كار نشسته همه اختيارات كادر فني را به عهده داشته است و فدراسيون هيچ دخالتي روي اين موضوع نداشته اما حالا و در آستانه جامجهاني كه اميد نمازي و سيموئز رفتهاند، فدراسيون ميبايست توان اضافه كردن يك مربي ايراني به كادر فني را داشته باشد. حالا بايد ديد آيا علي كفاشيان توان انجام اين كار را دارد يا نه. شايد يكي از بندهايي كه بر سر بحث تمديد قرارداد كيروش وجود دارد همين موضوع خاص است. شايد وقتش رسيده كيروش به فدراسيون اعتماد كند و بداند حضور دستيار ايراني تنها به منزله كارآموزي براي دوراني است كه او ميرود.
دیدگاه تان را بنویسید