سپاسگزاري سناي روم از دولت ايران يازدهم نوامبرسال 401 ميلادي سناي روم از اقدام ايران مبني بر دادن آزادي مذهبي به مسيحيان سپاسگزاري كرد که در صورتجلسه مذاکرات آن روز اين مجلس درج شده و باقي مانده است. يزدگرد اول كه در سال 399 ميلادي به سلطنت رسيده بود پس از دريافت درخواست دولت روم مبني بر دادن آزادي انجام آيين هاي ديني به مسيحيان قلمرو ايران، برغم مخالفت موبدان زرتشتي با اين درخواست موافقت كرده بود. دكتر شاخت اقتصاددان و ناسيوناليست مشهور آلماني براي دادن نظر جهت بهبود اوضاع اقتصادي ايران بيستم آبان 1314 (11 نوامبر 1935) وارد تهران شد و بارضا شاه ملاقات كرد كه روزنامه هاي لندن از آن ابراز ناخرسندي كردند. «شاخت» در پايان جنگ دوم جهاني به اتهام كمك به ناسيوناليسم افراطي آلمان و تقويت آن و نيز دادن خط به هيتلر دستگير و محاكمه شد، ولي مجازات نشد. بازپرس انگليسي ضمن تحقيق و باز جويي از او ، درباره ديدارش از تهران و احساس رضا شاه نسبت به دولت نازي المان هم از او سئوال كرده بود. از زمان ديدار شاخت از ايران بود كه انگليسي ها يقين حاصل كردند كه رضا شاه در جستجوي مفري است تا نفود آنان را در اوضاع ايران به حد اقل
برساند. دکتر شاخت پس از جنگ جهاني دوم هم از ايران ديدن کرد. وي همانند ساير ناسيوناليستهاي آلماني نسبت به ايران ابراز علاقه مي کرد. بحرين استان 14 ايران بيستم آبان سال 1336 خورشيدي(11 نوامبر 1957 ميلادي) شوراي وزيران دولت وقت ايران با آوردن شواهد از تاريخ و اسناد ديگر، بحرين را استان 14 ايران اعلام داشت كه دولت انگلستان به اين اقدام اعتراض كرد. در پي اين اقدام، بسياري از مردم و جمعيتها پيامهاي حمايت از دولت فرستادند و در نقاط مختلف كشور چند مدرسه و خيابان به بحرين تبديل نام داده شدند. اختلاف نظر ايران و انگلستان در اين زمينه تا سال 1346 هم ادامه داشت كه دوسال بعد، شاه در جريان سفر خود به هند در مصاحبه اي به طور غير مترقبه نسبت به دعاوي ايران بر بحرين عقب نشيني نشان داد و... كه در افواه شنيده مي شد كه شاه به خواست آمريكا چنين كرده است.اين عمل شاه اشتباه ديگري را در تاريخ او برجاي گذارده است. بحرين كه دهها سال تحت الحمايه انگلستان بود سالها ست كه محل توقف و رفت و آمد نيروهاي نظامي آمريكا در خليج فارس شده است. لحظه پايان جنگ جهاني اول
ساعت يازده بامداد روز 11 نوامبر (ماه يازدهم در تقويم ميلادي) سال 1918 با امضاي قرارداد ترك مخاصمه، جنگ جهاني اول كه بيش از پنج ميليون و پانصد هزار نظامي و شش ميليون غير نظامي كشته داشت پايان يافت و آتش تفنگها خاموش شد. ولي همه گيري آنفلوآنزاي متعاقب آن كه سربازان بازگشتي از جبهه ها ويروس آن را باخود به شهرهايشان برده بودند بيش از 20 ميليون انسان را از ميان برد. دليل كم بودن تلفات جنگ جهاني اول نسبت به جنگ جهاني دوم، پيشرفته نبودن جنگ افزارها و ضعف قدرت تخريبي آنها بود. جنگ جهاني اول را مورخان «جنگ اروپاييان»، «جنگ بزرگ» و ... عنوان داده اند. اين جنگ نقشه جغرافيايي خاورميانه و اروپاي مركزي و جنوبي را تغيير داد و به عمر دو امپراتوري قديمي اتريش و عثماني پايان بخشيد و امپراتوري روسيه را به صورت كشور شورا ها در آورد. انگلستان و فرانسه با اين كه موفق به خلاص كردن خود از دست قدرت در حال طلوع آلمان شده بودند و سرزمين هاي بيشتري را بر قلمروهاي خود اضافه كرده بودند مجبور به تغيير سياست خود شدند، زيرا كه جهان شرايط تازه اي پيدا كرده بود و قدرتمداران در عين حال با يك قدرت ايدئولوژيك (روسيه) هم در صحنه جهان رو به رو
شده بودند كه قبلا سابقه نداشت. به علاوه، در آمريكا نيروهايي پا به عرصه گذارده بودند كه نمي خواستند اين كشور به انزواي طولاني خود ادامه دهد. جنگ جهاني اول تجربه قدرت براي آمريكا بود كه وارد صحنه سياسي جهان شود. دوقدرت اروپايي بازمانده از جنگ جهاني اول پس از سر برآوردن از زير خرابه هاي آن خود را در اروپا با ايتالياي تازه اي رو به رو مي ديدند كه از شر اتريش خلاص شده بود و سهم خواهي مي كرد و شرايط خاور دور دور با جمهوري شدن چين و قدرت گرفتن ژاپن تغيير يافته بود و در بسياري از نقاط جهان احساسات ناسيوناليستي كه طبيعت ضد سلطه دارد در حال بيدار شدن بود. از ميان تلفات نظاميان، سهم آلمان يك ميليون و هفتصد هزار، فرانسه يك ميليون وسيصد هزار و انگلستان 900 هزاربود. جنگ جهاني اول كه نتيجه رقابتهاي استعماري قدرتهاي اروپايي بود؛ ملي گرايي افراطي را در اروپا به دنيا آورد كه نتيجه اش جنگ جهاني دوم بود. در قراردادهاي پايان جنگ جهاني اول به ملت المان اجحاف شد و همين اجحاف و تحميلات ديگر باعث ظهور هيتلر و ملي گرايي افراطي الماني ها شد. از نتايج جنگ جهاني اول، يكي هم افزايش حضور زنان در ادارات و كارگاهها بود كه پديده تازه اي
شد. به سبب اعزام مردها به جبهه هاي جنگ، راه براي ورود زنان به مشاغل مردانه باز شد كه پس از آن به صوت يک امر عادي آمد. عراق، اردن و لبنان از ساخت هاي بعد از جنگ جهاني اول و از نتايج آن بوده اند. خونين ترين صحنه هاي جنگ حهاني اول، نبرد «وردن» بود كه ضمن آن يك ميليون تن كشته شدند.
دیدگاه تان را بنویسید