فردا بررسی می کند؛
پراکندهگویی در آستانه چرخش های بینالمللی؛ زیدآبادی و سوءتفاهم راهبردی
هر سیاست خارجی موفق، به میزان هماهنگی و انسجام داخلی وابسته است.
گروه سیاست فردا : انتقاد محمد باقر قالیباف از حسن روحانی و محمد جواد ظریف بازخوردهایی در فضای سیاسی و رسانه ای داشته است . احمد زیدآبادی در واکنشی به این سخنان نوشته است : چگونه اظهارنظر دو مقام اسبق میتواند مسیر همکاری با روسیه را لطمه بزند؟
برای پاسخ به این سوال اول باید بدانیم سخن محمدباقر قالیباف نه حمله شخصی است و نه تحمیل عقیده، بلکه اظهاری از ضرورت وحدت ملی و حمایت از مسیر دیپلماسی ایران در صحنه بینالمللی است. وقتی او از مواضع رئیسجمهور و وزیر خارجه اسبق انتقاد میکند، این انتقاد در راستای تأکید بر منافع ملی و ثبات راهبردی کشور است، نه تهدید حقوقی یا فردی علیه کسی.
شما نوشتهاید که چگونه اظهارنظر دو مقام سابق میتواند به مسیر همکاری لطمه بزند و پرسیدهاید که روسها آیا سکوت شهروندان ایرانی را شرط همکاری خود قرار دادهاند. این پرسش نشان میدهد که یکی از مهمترین مفاهیم سیاست بینالمللی، یعنی پیامد تصمیمات جمعی و اثر نمادین اظهارنظرها بر قدرت چانهزنی ملی، هنوز به درستی فهم نشده است. هر سیاست خارجی موفق، به میزان هماهنگی و انسجام داخلی وابسته است. اگر در نقطهای حساس، صداهای مختلف داخلی مسیر واحد راهبردی را مخدوش کنند، نه اینکه روسها یا چینها کاری کنند بلکه این خود ضعف انسجام ملی است که میتواند فضای تصمیمگیری را برای طرف مقابل مبهم و متزلزل کند.
در نگاه تاریخی هم، این مسئله تازه نیست. هرگاه ایران توانسته است از تحریمها و فشارهای خارجی عبور کند، نتیجه وحدت کلمه و انسجام در دیپلماسی و سیاست داخلی بوده است. تجربه انقلاب و دوران پس از آن نشان داده که شکافهای داخلی، حتی اگر کوچک و صرفاً در حوزه اظهارنظرهای نظری باشد، میتواند منافع بزرگ ملی را تحت الشعاع قرار دهد. این همان نکتهای است که قالیباف در سخنان خود بر آن تأکید کرده است: نه حمله به افراد، بلکه تاکید بر کارکرد جمعی و اثر وحدت بر دستاوردهای بینالمللی.
نکته دیگر اینکه اظهارنظر مقامهای سابق، هرچند از نظر حقوقی بیاثر است، اما در عرصه سیاسی و رسانهای اثرگذار است. دیپلماسی بینالمللی همیشه بر پایه تصویر، اعتماد و فهم مشترک شکل میگیرد، و وقتی در مقطع حساسی مانند مسیر همکاری با روسیه و حمایت شرکای جهانی، اظهارنظرهای پراکنده باعث ابهام یا تردید در نگاه خارجی شود، این یک واقعیت سیاسی است، نه یک بزرگنمایی یا تجاوز به آزادی بیان.
در پایان، پاسخ قالیباف را باید در قالب حمایت از منافع ملی و دستاوردهای جمعی فهم کرد. هر نقدی که به مواضع گذشته وارد میشود، اگر با چشمانداز وحدت و مصالح کشور دیده شود، نه تنها ناعادلانه نیست، بلکه لازم است. ایران امروز در برههای است که قدرت و عزت ملی با هماهنگی داخلی و انسجام سیاسی تعریف میشود و این، چیزی نیست که بتوان با تحلیل ساده شخصی یا پرسش معطوف به مسئولان اسبق، تخفیف داد.
و این است واقعیت سیاست: وقتی منافع ملی در خطر است، صداهای پراکنده باید در خدمت انسجام و مسیر راهبردی کشور باشند، نه ابزاری برای تفسیر انحرافی و وارونه از دستاوردهای دیپلماسی.
دیدگاه تان را بنویسید