اما و اگرهای ناتوی اسلامی
آیا جهان اسلام آماده ائتلافی واقعی و مستقل برای دفاع جمعی از خود است؟
قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، در گفتوگویی با شبکه اردو زبان جیونیوز پاکستان از ایده تشکیل «ناتوی اسلامی» استقبال کرده است. طرحی که در ماههای اخیر از سوی اسلامآباد برای ایجاد پیمان دفاع جمعی میان ایران، پاکستان، عربستان و ترکیه مطرح شده است. قالیباف در این گفتوگو تأکید کرده است که کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی باید همانند ناتو، به سمت تأسیس یک ارتش مشترک اسلامی پیش بروند.
این نخستینبار نیست که ایده اتحاد دفاعی جهان اسلام بر سر زبانها میافتد؛ اما طرح آن از سوی مقامی در سطح رئیس قوه مقننه ایران، پیام سیاسی ویژهای دارد. یعنی تهران آمادگی دارد در قالبی رسمیتر و چندجانبهتر، ظرفیتهای نظامی و امنیتی خود را در خدمت دفاع جمعی از امت اسلامی قرار دهد. فداحسین مالکی، رئیس گروه دوستی ایران و پاکستان نیز پیشتر گفته بود که جمهوری اسلامی با این پیشنهاد موافق است و آن را زمینهساز «اجماع بزرگ کشورهای اسلامی در برابر تحرکات رژیم صهیونیستی» میداند. این مواضع نشان میدهد که ایده «ناتوی اسلامی» اگرچه هنوز در سطح نظری باقی مانده، اما از پشتوانه سیاسی در تهران و اسلامآباد برخوردار است.
با این حال، تحقق چنین طرحی، مشروط به مجموعهای از پیشنیازهای راهبردی است. ایران تجربه موفقی در ایجاد محور مقاومت دارد. شبکهای از نیروهای فراملی که با اتکا به همپیمانیهای ایدئولوژیک و راهبردی، توانست در برابر آمریکا، رژیم صهیونیستی و تروریسم تکفیری بایستد. اما این تجربه بر پایه استقلال، عقلانیت و منافع واقعی ملتها بنا شده است، نه وابستگی به قدرتهای غربی. در این میان، چالش اصلی «ناتوی اسلامی» دقیقاً همینجاست که آیا کشورهای حامی این ایده، حاضرند از وابستگی به آمریکا و حضور رادارهای اسرائیلی در خاک خود دست بردارند؟ آیا میتوان از کسانی که به فرماندهان ارتش آمریکا مدال دادهاند و از گروههای تکفیری برای منافع خود استفاده کردهاند، انتظار داشت در قالب یک ارتش اسلامی مستقل عمل کنند؟ واقعیت آن است که بدون پذیرش نقش محوری ایران در تأمین امنیت منطقه، این طرح از همان ابتدا با بنبست روبهرو میشود. جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر در آزمونهای واقعی، از مقابله با داعش تا موشکباران اسرائیل و تأمین امنیت خلیج فارس، توانایی و سیادت خود را اثبات کرده است. هر پیمان دفاعی مشترک در جهان اسلام ناگزیر باید این جایگاه را بپذیرد. ایران امروز باید این واقعیت را بهروشنی در میان کشورهای اسلامی تثبیت کند که توانایی دفاع از خود را دارد. تجربه جنگ ۱۲روزه، که در آن ایران در برابر دو قدرت هستهای ایستاد و موفق بیرون آمد، نشان داد که جمهوری اسلامی نیازی به چتر امنیتی دیگران ندارد، بلکه این دیگر کشورها هستند که برای حفظ ثبات و امنیت خود باید به پیمان دفاعی ایران بپیوندند. در واقع، اگر قرار است «ناتوی اسلامی» شکل بگیرد، این ایران است که میتواند محور و ستون فقرات آن باشد؛ کشوری که تجربه، قدرت بازدارندگی و ارادهای واقعی برای دفاع از جهان اسلام دارد. تنها در چنین چارچوبی، اتحاد دفاعی کشورهای مسلمان میتواند معنا و اثر واقعی پیدا کند، نه صرفاً بهعنوان طرحی سیاسی یا شعاری زودگذر. به همین دلیل، بسیاری از ناظران معتقدند که موفقیت «ناتوی اسلامی» در گرو صداقت، استقلال و اجماع واقعی کشورهای مسلمان است. اگر قرار باشد این ائتلاف تنها به عنوان پروژهای تبلیغاتی یا سازوکاری بودجهخوار شکل بگیرد، سرنوشتی بهتر از اتحادیههای نمایشی جهان عرب نخواهد داشت. ایده ناتوی اسلامی، میتواند نشانهای از بیداری جدید در جهان اسلام باشد، اما تنها در صورتی که بنیان آن نه بر سیاستورزی لحظهای، بلکه بر عقلانیت راهبردی و ایمان واقعی به وحدت امت اسلامی استوار شود.
خراسان
دیدگاه تان را بنویسید