گزارش تحلیلی خبری فردا درباره نامه ایران و روسیه و چین؛
تغییر موازنه در پرونده هستهای ایران
ایران، روسیه و چین پایان مأموریت گزارشدهی گروسی را اعلام کردند. تحلیلی از ابعاد این اقدام و تأثیر آن بر آینده روابط تهران و آژانس را در این گزارش خواهید خواند.
گروه سیاست خارجی فردا : در حالیکه تنها چند روز از پایان رسمی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت میگذرد، ایران به همراه دو متحد مهم خود یعنی روسیه و چین در اقدامی هماهنگ، نامهای رسمی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) ارسال کردهاند که بهنوعی پایان مأموریت گزارشدهی و نظارتی آژانس طبق این قطعنامه را اعلام میکند.
این تحرک دیپلماتیک در شرایطی انجام شده که فضای مذاکرات و پرونده هستهای ایران بار دیگر با تنش، چندقطبیسازی و فشارهای سیاسی غرب روبهرو است.
اما این نامه دقیقاً چه مفهومی دارد و آیا واقعاً مأموریت رافائل گروسی در پرونده هستهای ایران به پایان رسیده است؟
پایان یک فصل از قطعنامه ۲۲۳۱
طبق گزارش منابع دیپلماتیک در وین، سه کشور ایران، روسیه و چین در نامهای رسمی به دبیرخانه آژانس اعلام کردهاند که با انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵، تمام وظایف ناشی از آن نیز پایان یافته است.
بهویژه، بخش مربوط به گزارشدهی منظم آژانس درباره اجرای برجام و فعالیتهای هستهای ایران دیگر وجاهت قانونی ندارد.
این اقدام نهتنها معنای حقوقی روشنی دارد، بلکه پیام سیاسی مشخصی نیز به غرب ارسال کرده است:
ایران قصد دارد از هرگونه استمرار محدودیت غیرقانونی یا نظارت فراتر از تعهدات پادمانی جلوگیری کند.
مأموریت آژانس در چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ چه بود؟
قطعنامه ۲۲۳۱ که در سال ۲۰۱۵ بهدنبال توافق برجام صادر شد، برای مدت ۱۰ سال پایه حقوقی رفع تحریمها و نظارت آژانس را تعیین میکرد.
بر اساس مفاد این قطعنامه:
آژانس موظف بود بهطور منظم به شورای امنیت گزارش دهد که ایران تا چه حد به تعهدات برجامی خود پایبند است.
شورای امنیت نیز طبق همین گزارشها درباره ادامه یا لغو تحریمها تصمیمگیری میکرد.
با پایان مهلت ۱۰ ساله، بندهای کلیدی و تعهدات محدودکننده از جمله مأموریت گزارشدهی آژانس نیز خاتمه مییابد.
بنابراین، از منظر حقوقی، نامه اخیر ایران و متحدانش در واقع تأکید بر اجرای دقیق همان مفاد قطعنامه است، نه خروج از آن.
در مقابل، رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبه اخیر خود با رسانههای غربی مدعی شد که «تهران بهصورت محدود اجازه فعالیت بازرسان را میدهد.»
این اظهارات در حالی بیان شده که تهران بارها اعلام کرده همکاریهای خود را در چارچوب پادمان جامع و مقررات NPT ادامه میدهد.
تحلیلگران معتقدند گروسی در هفتههای اخیر تلاش کرده است پیش از نشست حساس شورای حکام آژانس، فضای سیاسی علیه ایران را تحریک کند.
در چنین شرایطی، نامه سهجانبه ایران، روسیه و چین بهمنزله پاسخ صریح به گروسی و کشورهای غربی تلقی میشود که همچنان در پی احیای فشارهای سیاسی با پوشش فنی هستند.
مأموریت گزارشدهی آژانس ملغی شده است
به گفته کوروش احمدی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسائل بینالملل،«مطابق قطعنامه ۲۲۳۱، آژانس بینالمللی انرژی اتمی وظیفه داشت درباره اجرای برجام گزارش دهد. با پایان مهلت این قطعنامه، آن وظیفه نیز از بین رفته است. اما گزارشدهی در چارچوب موافقتنامه پادمان همچنان پابرجاست.»
این تفکیک نکته کلیدی ماجراست:
آژانس همچنان حق دارد بر اساس پادمانها و تعهدات ایران در NPT از تأسیسات هستهای کشور بازدید کند.
اما دیگر نمیتواند گزارشهایی تهیه کند که صرفاً بر مبنای الزامات سیاسی قطعنامه ۲۲۳۱ باشد.
به بیان دیگر، آژانس دیگر مجاز نیست بهصورت رسمی به شورای امنیت گزارش دهد که ایران به برجام پایبند هست یا نه.
اما از نگاه کارشناسان، نامه اخیر را باید حرکتی هوشمندانه در حوزه حقوقی و دیپلماسی چندجانبه دانست.
این اقدام چند پیام مهم برای طرفهای غربی دارد:
پایان بازی زماندار برجام: ایران نشان میدهد که حاضر نیست در چارچوب قطعنامهای که مدت اعتبارش تمام شده، همچنان تحت فشار سیاسی باقی بماند.
همسویی با شرق: همراهی روسیه و چین با ایران پیام روشنی دارد؛ آنها دیگر حاضر نیستند ادامه رویکرد دوگانه غرب را تحمل کنند.
اعلام استقلال حقوقی: تهران به آژانس یادآور میشود که فعالیتهای نظارتی تنها باید در چارچوب پادمان انجام شود، نه دستورهای سیاسی شورای امنیت.
تغییر موازنه در شورای حکام: درست پیش از نشست آتی شورای حکام، این نامه میتواند جهتگیری آرا و فضا را به نفع ایران تغییر دهد.
نکته قابل توجه این است که برای درک اهمیت این اقدام، باید به نقش قطعنامه ۲۲۳۱ در نظام تحریمها اشاره کرد.
این قطعنامه، نتیجه توافق هستهای (برجام) در سال ۲۰۱۵ بود و بر اساس آن:
تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران لغو شد.
کشورهای ۱+۵ متعهد شدند که از بازگرداندن تحریمها خودداری کنند.
اما در بندهای پایانی آمده بود که پس از گذشت ۱۰ سال، قطعنامه بهصورت خودکار خاتمه مییابد.
از ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵، بخش عمدهای از محدودیتهای تسلیحاتی و موشکی علیه ایران نیز منقضی شده است.
در نتیجه، ادامه نظارت و گزارشدهی آژانس طبق آن، فاقد وجاهت قانونی است.
پایان آقای مدیرکل ؟
رافائل گروسی اکنون با چالشی دوگانه روبهروست:
از یکسو تحت فشار کشورهای غربی است تا گزارشهای انتقادی علیه ایران را ادامه دهد؛
و از سوی دیگر، از نظر حقوقی مبنای مأموریت خود را از دست داده است.
اگر آژانس بخواهد همچنان گزارشهای مبتنی بر ۲۲۳۱ را ارائه دهد، در واقع وارد حوزهای میشود که از نظر حقوق بینالملل فاقد اختیار است.
به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران معتقدند که «پایان مأموریت گروسی» اگرچه تعبیر سیاسی است، اما بهلحاظ حقوقی بیپایه نیست.
واکنش احتمالی آمریکا و اروپا
پیشبینی میشود که کشورهای اروپایی عضو برجام (فرانسه، آلمان و بریتانیا) در نشست آتی شورای حکام، تلاش کنند تا موضوع ایران را دوباره در دستور کار قرار دهند.
اما همراهی روسیه و چین با موضع تهران، احتمال تصویب قطعنامه جدید علیه ایران را تقریباً منتفی میکند.
همچنین، با پایان قطعنامه ۲۲۳۱، سازوکار «ماشه» یا بازگشت خودکار تحریمها (Snapback) نیز عملاً بیاثر شده است؛ چراکه دیگر قطعنامهای برای بازگشت وجود ندارد.
این یعنی ایران در موقعیتی حقوقی محکمتر از گذشته قرار گرفته است.
آینده روابط ایران و آژانس پس از ۲۲۳۱
با وجود پایان مأموریت گزارشدهی آژانس طبق قطعنامه ۲۲۳۱، روابط فنی و نظارتی ایران با آژانس همچنان برقرار است.
ایران عضو معاهده NPT است و بر اساس موافقتنامه پادمان، اجازه بازدیدهای فنی از سایتهای هستهای را میدهد.
با این حال، مسئولان ایرانی تأکید کردهاند:
«هیچ تعهدی فراتر از پادمان را نمیپذیریم و هرگونه درخواست اضافی باید با توافق متقابل باشد.»
این موضع بهویژه پس از تحولات منطقهای و جنگ غزه، بخشی از سیاست جدید مقاومت و تعامل متوازن ایران با غرب و شرق تلقی میشود.
آغاز مرحله جدید دیپلماسی هستهای
نامه سهجانبه ایران، روسیه و چین را میتوان نقطه عطفی در پرونده هستهای ایران دانست؛
زیرا برای نخستینبار پس از یک دهه، تهران توانسته است با پشتوانه حقوقی روشن، بهصورت مستقل چارچوب همکاری با آژانس را بازتعریف کند.
در حالیکه غرب تلاش دارد از طریق گروسی و شورای حکام فشارها را احیا کند،
ایران اکنون با استناد به انقضای قطعنامه ۲۲۳۱، دست بالا را در عرصه دیپلماسی بینالمللی به دست آورده است.
از این پس، هرگونه تعامل ایران و آژانس نه در سایه برجام، بلکه در چارچوب پادمانها و همکاری فنی دوطرفه تعریف خواهد شد — و این یعنی آغاز مرحلهای تازه از پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران.
دیدگاه تان را بنویسید